Albert's Hypothesis

My Final Theory

۹ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

ساخت ایران !!!


روزی شیخنا حاج ملا آلبرت ( قدس الله روحه العزیز ) در گوشه‌ای از خانه نشسته بود و بسی ریاضت‌ها می‌کشید !!!

در عالم غیب بدید که افرادی با قیافه‌هایی بس مشابه کارهایی می‌کنند و چیزهایی با خود به همراه دارند و بسی شیخ متعجب گشت که چگونه کارشان اینگونه گرفته است !!! یکی از آن مشابه القیافه‌ها شیخ را گفت: "فردا، چیزی از دیار ما به دستت می‌رسد"

در این حال بود که شیخ ترسان و لرزان به خود آمد درحالی که حسابی تشنه بود. در این حین یکی از مریدان را پس گردنی زد و وی را فرمود تا از یخچال آب میوه‌ای بدو دهد بلکه جگرش حال بیاید.

همانا مرید برفت و آب انگوری بیاورد و شیخ قطره ای از آن را نوشید و ناگهان نعره بزد که که به کدامین دلیل این آب انگور گرمست !!!

مریدان نگاهی به آب انگور انداخته و متوجه بگشتند یخچال خراب بوده و شیخ امر بفرمود که یخچالی نو از برای وی تهیه نمایند !!! یکی از مریدان برفت و پس از چندی با یخچالی نو بازگشت و نصب نمود !!!

لحظاتی گذشت و شیخ برخاست درحالی که خود نخواست!!!

نگاهی بس عاقل اندر سفیه به یخچال بینداخت و ناگهان مریدان بدیدند که چشمان شیخ باز مانده و عرق از پیشانی وی بریزد و لرزان به یخچال می‌نگرد!!!

مریدان وی را پرسیدند که یا شیخ، از برای چه این‌چنین شده‌این؟؟؟ شیخ بگفت که روی یخچال نوشته بود:Made in china

در این حال بود که در دوره حمایت از تولید ملی، شیخ ماجرای آن سفر معنوی را برای مریدان بازگو کرد و متوجه بگشت که آن متشابه القیافه‌ها چینی‌ها بودند!!!

در این حین بود که مریدان نعره ها بزدند و سر را به دیوار کوبیدند و همگی جان به جان آفرین تسلیم گفتند!!!



پ.ن 1: با لغات چینی و  تولید ملی و آب انگور و یخچال جمله بسازید

پ.ن 2: با توجه به بازگشایی مدارس و دانشگاه‌های سراسر کشور، و به تبع اون بازگشایی مجدد نهضت سوادآموزی بنده، این وبلاگ از این به بعد در روزهای جمعه آپ خواهد شد ^_^

پ.ن 3: دوستانی که کار واجبی داشته باشن میتونن از طریق ایمیل زیر با من در ارتباط باشن :)

Alberts_hypothesis@hotmail.com

۵۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

من و دوستم سونیک :D

توی پست قبلی بهتون گفتم در مورد بازی سونیک پست خواهم گذاشت که به وعده خودم وفا کردم

عجب روزایی بود روزای بچگی و کلی مسخره بازی و نشستن پای بازیایی که دوسشون داشتیم

یکی از بازیای مورد علاقه من بازی قشنگ سونیک بود !!! البته اون زمانا فقط ورژن سگای این بازی موجود بود که من شدیدا لذت می‌بردم


این سونیک پدر سوخته هم دوس دختر داشت و ما هم بعدا با خبر شدیم
هی من به این سونیک گفتم بیا و از خیر چشم تو چشم شدن با این دخترا بگذر عاقبت نداره ولی گوش نداد که ولی خب خدا خیرش بده خوب سرعتی داشت و هر وقت میخواست از دوس دخترش فرار کنه با سرعت سونیک در میرفت

چند روز پیشم فهمیدم که رفته تو جام جهانی و واسه یکی از تیمای نه چندان مطرح محض رضای خدا گل زنی میکنه و اسم خودشو گذاشته لیونل سونیکاینم عکسش موقع شوت زدن

خب ازین مسایل که بگذریم به این نکته جالب میرسیم که اسم سونیک برای این بازی و این شخصیت داستان الکی انتخاب نشده و دلیلی داشته !!!

سونیک به لحاظ لغوی مساله ی مرتبط با سرعت صوت رو بیان میکنه !!! توی علم مکانیک سیالات برای هر جسمی که سرعتی داره یه پارامتر بی‌بعد تعریف میکنند به اسم عدد ماخ که معیاری برای تراکم پذیری سیال در اطراف جسم متحرکه و به صورت زیرم تعریف میشه:


توی فرمول بالا U سرعت جسم متحرکه و a  هم سرعت صوت توی سیال مورد نظر !!! مثلا توی هوای معمول بدون توجه به دمای محیط سرعت صوت چیزی در حدود 330 متر بر ثانیه یا 1188 کیلومتر بر ساعت هستش !!!

طبق تئوری های مکانیک سیالات و آیرودینامیک و هیدرودینامیک، سرعت جسمی که زیر سرعت صوت هستش یا به قولی عدد ماخش زیر یکه معروفه به سرعت مادون صوت یا همون Subsonic !!! به عدد ماخ یک گاها سرعت سونیک هم گفته میشه که همون سرعت صوته !!! حالا میفهمید چرا به شخصیت این بازی با این سرعتش سونیک گفته میشه
برید حال کنید که از من یه چیزی یاد گرفتید
اگه عدد ماخ از یک عبور کنه یا به بیان دیگه جسم بتونه سرعت صوتو بشکونه و با سرعتی فراتر از اون حرکت کنه به اون سرعت مافوق صوت یا Supersonic میگن !!!

البته به ناحیه بینابین اینا یکی عدد فرود 0.8 الی 1.2 ناحیه تراصوتی یا Transonic گفته میشه !!!

اگه جسمی هم بتونه سرعت خودشو به 5 برابر سرعت صوت برسونه که دیگه نور علی نوره و میشه ناحیه هایپرسونیک Hypersonic که بحث امروز من دقیقا سر همین موضوعه !!!

عکس زیر رژیم جریانو توی حالات مختلف نشون میده:


وقتی جسمی با سرعتی پایین‌تر از سرعت صوت حرکت میکنه این اجازه رو به سیال اطرافش میده که خودشو با جسم وفق بده و به طرز مناسبی از جسم بگذره مثل شکل زیر :

وقتی سرعت جسم اینقدر زیاد میشه که به سرعت صوت میرسه و نهایتا ازون میگذره یه اتفاقی که میفته اینه که یه موج شوک اطراف جسم تشکیل میشه که معادلات خاص خودشو داره !!!


می بینید که اطراف جسم فلش شکل یه جریان شوک ایجاد شده !!!

یکی از مسایلی که به طور خاص توی این بحث هایپرسونیک مطرح میشه دمای بالاست !!! وقتی جسمی با سرعت بالای 5 برابر سرعت صوت حرکت میکنه ینی سرعتی حدود 6000 کیلومتر بر ساعت یا حتی بیشتر، بدنه جسم شدیدا داغ شده و مولکولای هوا توی این ناحیه شروع میکنن به تجزیه شدن !!! یکی مولوکول O2 میشه O و سایر مولکول ها هم به اتم تبدیل میشن !!! اینم فراموش نکنیم که توی این دما، جنس بدنه جسم متحرک باید طوری باشه که طاقت بیاره !!! شکل زیر نمودار توزیع دمای یه جسم کروی با شعاع 30 میلیمتر که با سرعت 21384 کیلومتر بر ساعت داره حرکت میکنه رو نشون میده !!! دمای محیط  226.5 و فشار محیط هم 1197پاسکاله !!!


توی شکل هم معلومه که توی ناحیه ای از کره که مستقیم با جریان سیال برخورد داره تقریبا نقطه سکون محسوب میشه دمای جسم 61.735 برابر 226.5 ینی تقریبا 13983 درجه دمای این کره توی اون نقطه مشخصه !!! دیگه خودتون حساب کتاب کنید این دمای میتونه چه چیزایی رو ذوب کنه !!!

این دو تا معادله هم معادلات مومنتوم یا همون اندازه حرکت این جریان هایپرسونیکه:





طی این سالا هم که جاهای مختلفی رو این زمینه پروژه انجام میدن مثل ناسا یا بوئینگ و دارن سعی میکنند موشک‌ها و جت‌هایی رو تولید کنن که توی سرعتای هایپرسونیک کارایی بالایی داشته باشه !!!

خب دیگه بسه !!! میخواستم فرمولای بیشتری رو وارد کار کنم که دلم سوخت واسه همتون




پی‌نوشت:

مجله معروف Scientific American توی آخرین شماره خودش برای ماه سپتامبر اومده به طور اختصاصی وقت خودشو گذاشته روی انیشتین !!!

من که لذت بردم از مطالب این ماهش ^_^
دوستانی که اهل فیزیک هستن بد نیس یه نگاهی بهش بندازن :)
در ضمن با خوندن این پست شاید ارتباط لینک وبلاگم ینی final theory رو با موضوعات وبلاگ قشنگتر درک کنین هر چند که خودم در موردش پست خواهم گذاشت :)


۴۶ نظر موافقین ۶ مخالفین ۱
آلبرت کبیر

من و بازی و دیگه اصن یه وعضی :D

یادم میاد که خیلی خیلی کوچیک که بودیم از فرط بیکاری و به علت نبود امکانات پیشرفته میشستیم با آتاری بازی میکردیم !!!

عجب خاطراتی داشتیم

یه مقدار که بزرگتر شدیم یه میکرو خریدیم و اون موقع هم هنوز مدرسه نمیرفتیم چقد عشق میکردیم که با میکرو بازی میکنیم بخصوص بازی فوق العاده سوپرماریو که اون وقتا قارچ خور صداش میکردیم ^_^

البته من فوتبالیستای میکرو رو هم خیلی دوس داشتم هرچند که متنش ژاپنی بود و حالیمون نمیشد

یه مدت که گذشت و یه کوچولو بزرگتر شدم بابامو مجبور کردم واسم سگا بخره و یادم میاد شبی که از ماموریت برگشت خونه هنوز لباسشو عوض نکرده بود بلندش کردم بردمش برام سگا بخره

توی اون بازه زمانی بازی سونیک رو خیلی دوست داشتم و البته بازی شورش در شهر !!! در مورد سونیک یه پست میذارم حتما

یه چند سال ازینا که گذشت خیلی دلم میخواست پلی استیشن بخرم ولی خب قسمت نشد ولی منم کم نمیووردم و میرفتم کلوپ بازی میکردم

توی اون بازه زمانی هم بازی کراش و کمبت رو زیاد بازی میکردم !!!

تا اینکه بالاخره رسیدیم به کامپیوتر خریدن و خفه کردن خودمون با انواع بازی های کامپیوتری که واقعا اینقده بازی کردیم که پکیدیم

بازی Assassin's Creed که جالب بود در نوبه خودش !!!

بازی Prince of Persia رو هم به شدت دوس داشتم !!!

کیا تریلر قشنگ این بازیو یادشونه ؟؟؟

من عاشق این تریلرم که پرنس تو کوچه میدویید و داهاکا هم دنبالش بود و از همه قشنگتر من عاشق اون سکانس آخرشم که میرسه ته کوچه و داهاکا هم بهش رسیده و پرنس سرشو پایینه و شمشیراشو در میاره و تریلر تموم میشه !!! ینی من عاشق اون تیکه ام !!!

و در نهایت یه بازی که به نظرم باعث بدبختیه نوجوونای این مملکت داره میشه و اونم بازیه کانتره

از همه اینا که بگذریم میرسیم به قسمت اصلی ماجرا !!!

یادم میاد نهضت سوادآموزی و اکابر که بودیم درسی داشتیم به اسم ریاضی عالی که الان البته ریاضیات مهندسی صداش میکنین شما جوونا و توی اون درس بحثی وجود داشت به اسم آنالیز مختلط که به بررسی مسایل موجود در ریاضیات Complex یا مختلط داشت و ریزه کاریای اونو در حد خوبی بررسی میکرد !!!

داخل این بخش یه موضوعی مطرح میشد و اونم کانتور  Contour بود که هر وقت استاد اسمشو میوورد من یه کم میخندیدم آخه خیلی اسمش به بازیه کانتر شبیه بود

ازون جایی که همتون هم میدونید همه هندسه هایی که توی زندگی روزمره باهاشون سر و کله میزنیم معروفن به رویه و آنالیز مربوط به خودشونو دارن !!!

اگه این شکل های سه بعدی یا رویه رو در ارتفاع های مختلف برش بزنید و شروع کنید روی مرز اونا حرکت کنید مقدار ثابتی روی هر کدوم ازونا می بینید که دست بر غذا ( شایدم قضا ) خیلیم مهمند و  بهشون خطوط کانتور یا همون کانتور میگیم و توی علوم مهندسی کاربرد زیادی دارن !!!

البته تو آنالیز مختلط یا همون Complex Analysis یک خم در فضای مختلط هم تعریف میشه !!!

که انتگرالش به شکل زیر درمیاد :

حالا فرض کنید که از تابع f که از فضای Complex به فضای Complex تعریف میشه بخوایم یه انتگرال در راستای خم گاما بگیریم !!! اینجوری داریم که :

واسه مثال میشه تابع زیرو روی دایره به شعاع واحد ازش انتگرال گرفت :

اینکه حالا چطور آنالیز شد و به اینجا رسیدو بیخیال شید برید ریاضیات مهندسی بخونید

البته ای انتگرالای مختلط همچینم هویج نیستن و کاربردای زیادی دارن مثلا یه کار سادشون محاسبه بعضی ازین انتگرالای سخت فضای حقیقی مث انتگرال زیره :

واسه انتگرال گیری ازش میان شبیه سازی انجام میدن و یه تابع مختلط به شکل زیر درنظر میگیرن :

با متد انتگرال کوشی میشه به مقدار زیر رسید :

البته آنالیز مختلط ریزه کاریهای زیادی داره که واقعا نمیشه اینجا بحث کرد !!!

دیگه بسه دیگه خدا خودش هدایتتون کنه



پ . ن :

یادمه قبل اکابر رفتنم انقد سی‌دی بازی داشتم و با کامپیوتر بازی میکردم که هر چی بازی وجود داشت تو خونه ما پیدا میشد !!!

یه بار دوستم از بچه ها پرسید بچه ها میدونید اگه آلبرتو برعکس کنیم چی میشه ؟؟؟ بعدش جواب داد  خب معلومه سی‌دیاش میریزه

خاطره :

بحث بازی شد یادم اومد مدت‌ها پیش رفته بودم اکابر که پیش یکی از دوستان، که دیدم یه تعداد دختر میخوان خاله بازی کنن ... آخه من این دردمو به کی بگم  آخه اکابر جای این کاراس

۶۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

یه آلبرت موجی !!!

سر بحث ازونجایی باز میشه که من دوباره موجی شدم و دارم مطلب می نویسم !!! شاید به خودتون بگید چه ربطی داره ولی خب جواب منطقیش تو واژه موج خوابیده و مفهوم دریا !!!
آخ که نمیدونید دنیای زیر آب عجب عالمی داره !!!
وقتی میرید زیر آب چیزای مختلفی می بینید !!! مثل اینایی که تو شکل زیرند !!! می بینید چه قیافه های مهربونی دارن !!!


البته بستگی به شانستونم داره ها چون ممکنه اون پایین گرفتار این شید که همچینی خیلی گرسنس و بعدشم که دیگه "اصن یه وعضی "



پدیده جالب دیگه اینه که ما " ماهیگیری " شنیده بودیم ولی " آدم گیری " نشنیده بودیم


بریم سراغ قسمت جالب کار که موج محسوب میشه !!!
وقتی موج میاد باید مواظب باشید وگرنه معلوم نیست چی میشه


البته ممکنه خیلی ریلکس باشید و موج سواری کنید !!!

البته باید مواظب موجای با ارتفاع زیاد باشید چون انرژی موج با توان 2 ارتفاع موج رابطه مستقیم داره !!!

فقط باید شانس بیارید که سونامی نیاد چون اون وقت کاری از دست من برنمیاد چه برسه به مسئولین !!!

البته اگه مثل عکس پایین زیر موج کلی دلفین باشه دیگه بازم احتمال زنده موندنتون زیاد نیست


آنالیز ریاضی موج ازون جایی شروع میشه که آقای Airy با فرض دامنه موج کم و فرض پتانسیلی بودن جریان آب معادله زیرو واسه موج درنظر گرفت !!!

تو رابطه بالا به حرف یونانی (فی) میگن پتانسیل سرعت یا همون Velocity potential
اینم از شرایط مرزی حل مساله !!!

شرط مرزی اول میگه که بستر یا کف دریا هیچ حرکتی نداره و سرعت سیال اون پایین صفره !!!
شرط دوم مربوط به سطح دریاست که از رابطه برنولی زیر بدست اومده :

شرط سوم میگه که سرعت تغییر ارتفاع سطح آزاد آب با سرعت ذرات سیال تو سطح آب برابره و اگه برابر نباشه ذرات سیال از پروفیل خارج میشن و رو سطح آب پاشش آب به سمت بیرون داریم !!!
شرط آخر هم که پریودیک بودن موجو مدنظر قرار میده که توی اون C سرعت یا Celerity موجه و T پریود زمانی موج
آقای Airy با یه سری فرضیا ساده ساز معادله رو حل کرد و رسید به روابط زیر :

که تو روابط بالا حرف یونانی (اتا) پروفیل موج و H فاصله قعر تا قله موجه و h هم عمق آب محسوب میشه و امگا هم که فرکانس موج آبه که از رابطه Dispersion زیر بدست میاد !!!

منظور از K هم عدد موجه که مقدارش برابر با رابطه زیر هستش :

که تو رابطه بالا حرف یونانی لامدا طول موجه !!!
اینم بگم که tanh و sinh  و cosh توابع هایپربولیک محسوب میشن !!!
با در نظر گرفتن شرط دینامیکی ستون آب فشار به صورت زیر محاسبه میشه !!!

اگه از خیلی روابط دیگه که فقط ذهن شما رو به تشویش میکشه صرف نظر کنم میرسیم به چیزای جالب!!!
چیزی که قابل بدست اوردنه مکان هندسی حرکت ذرات سیاله که تو آب کم عمق شبیه بیضی هستشو معادلش قابل محاسبست که من دیگه نمیارمشون اینجا و تو آب عمیق شبیه یه دایرست !!!


از آقای Airy که بگذریم میرسیم به آقای استوکس که معالات بالا رو تو حالت غیر خطی حلشون کرد !!!

جا به جایی ذرات سیال واسه موج استوکس مرتبه 2 بصورت زیره :

که ترم آخر اون که با قرمز مشخص کردم معروفه به "ترم انتقال جرم" که غیر پریودیک هستش !!!
سرعت انتقال جرم یا Mass Transport Velocity  میشه :

چیزی که خوبه بدونید اینه که این سرعته انتقال جرمی هستش که باعث میشه اگه شما یه جسمو توی آب بندازید بعد چند وقت برسه به ساحل !!!



خاطره نوشت:
یادمه هزار سال پیش من و حدود 19 نفر دیگه از افراد محصل در نهضت های سوادآموزی مختلف، از طرف یکی از بخشای وزارت فرهنگ و آموزش عالی و مرتبط با ریاست جمهوری که شما جوونای الان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و معاونت علم و فناوری ریاست جمهوری صداشون میکنین دعوت شده بودیم برای یه جلسه ای!!!
توی اون جلسه من به رییس جلسه هم گفتم که این سیلابس دروسی که در حال تدریس توی نهضتای سوادآموزی کل کشوره، دیگه قدیمی شده و باید تغییراتی روش اعمال شه !!!
بعد از گذر این هزار سال و تاسیس دانشگاهای ملی در سراسر کشور، همچنان بنده شاهد تدریس همون سیلابس قدیمی توی دانشگاهای امروزی ام !!! فقط اون زمان ما توی نهضت میخوندیم و الان توی دانشگاه ادامه داره این روند :|
البته شاید تغییراتی صورت گرفته باشه که من بی خبرم ... اگه تغییری کرده منم در جریان بذارید :|
۳۸ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

غولی به نام کتاب !!!


زیاد سرتونو درد نیارم ... فقط اینو بگم که بعضیا جوری از مطالعه و کتابخونی در میرن که انگار کتاب هیولاس و میخواد اونا رو بخوره و مث شکل بالا دنبالشونه :|
جالبیش اینجاس که بعضیا رو تا بهشون میگی کتاب بخون میگن کتاب بخونم که چی بشه :|
بعضیا هم که بهونه مسخره ای دارن که میگن "وقت نداریم کتاب بخونیم" !!! آقا خواهر من برادر من، روز 24 ساعته ... 6 ساعت که خواب باشی و به فرض اینکه 9 ساعتم سر کار باشی روی هم رفته میشه 15 ساعت ... با این همه 9 ساعت برای تموم کارای دیگه از جمله خورد و خوراک و مطالعه و زن و بچه و چیزای دیگه باقی میمونه !!!
خداییش توی این 9 ساعت نیم ساعت الی 1 ساعت مطالعه جای دوری نمیره !!! تازه آخر هفته رو کاری ندارم که تعطیله !!!
خود من، هم متاهلم هم نهضت سوادآموزی درس میخونم هم سابقه کار دارم و مشغله‌های دیگه !!! این حرف که گفته میشه زمان برای مطالعه نیس رو کلا نقض میکنم !!!

البته این نکته هم قابل ذکره که هدف مطالعه هم باید مشخص شه ... متاسفانه یه سریا صرفا جهت اینکه کلاس بذارن و خودشونو روشن فکر خطاب کنن کتاب باز میکنن و ازش درسی نمیگیرن و فقط میخونن تا سراغ کتاب بعدی برن !!! 

اصول و هدف کتابخونی و امر یادگیری رو باید از همون دوران کودکی به بچه‌هامون یاد بدیم تا سیستم فکری فرزندامون درست بالا بیاد :)

شاید کتابخونه‌هایی مثل کتابخونه شهر اشتوتگارت آلمان و یا جورج پی‌بادی آمریکا که جزو معروف‌ترین کتابخونه‌های جهان هستن اطرافمون نداشته باشیم ولی همچنان می‌تونیم کتابایی رو که میخوایم راحت پیدا کنیم !!!





پ.ن:
به لطف یکی از دوستان، گروه تلگرامی "کتاب‌نامه" با هدف ترویج مطالعه و معرفی کتب تشکیل شده و هر کدوم از شما دوستان که اهل مطالعه هستین میتونین از طریق لینک زیر عضو بشین !!!

لینک گروه کتاب‌نامه


قوانین گروه به شرح زیر هستن:

۱. قسمت‌‌های ترجیحا کوتاه و تاثیرگذار از کتابی که مد نظرتان است را بگذارید.

2.نوشته‌ها را حتما خودتان بنویسید و یا اگر جایی دیدید، مطمئن شوید در کتاب موردنظر نوشته شده و بعد به اشتراک بگذارید.

3. برای تسهیل در امر جست‌جو نام کتاب، نام نویسنده و ناشر کتاب را هشتگ کنید.

4.اول هرماه با توجه به علاقه دوستان کتابی معرفی می‌شود و در آخر ماه(25 تا 29ام) به نقد آن می‌پردازیم.

5.مهم‌تر از همه چیز چت در مورد مسائلِ غیر مرتبط با گروه اکیدا ممنوع است و بعد از دو‌بار تذکر‌، اخراج می‌شوید.

6.رعایت ادب و احترام و رعایت حریم خصوصی اعضا در اولویت است.

7. مطالب خود را با فاصله‌ی زمانی مناسب ارسال نمایید.

۳۷ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

دیوار ترک خورده


روزی شیخنا حاج ملا آلبرت به همراه مریدان از کوچه همی گذر بکرد و نگاهش به دیوار کوچه افتاد که ترکی بس عظیم در آن نهادینه شده بود !!! یکی از مریدان، وی را پرسید که یا شیخ، این ترک عظیم روی دیوار از برای چه ایجاد شده؟؟؟ یا شیخ حکمش چیست ؟؟؟

شیخ خنده‌ای بکرد و بگفت که بر روی دیوار نوشته بودند اینترنت سرعت بالا همی به فروش می‌رود و حال آنکه اگر تو این دروغ بزرگ را روی هر ساختمانی بنویسی این ساختمان تخریب می‌شود، این ساختمان نیز شانس آورده که از بتن بوده و فقط ترک خورده است !!!

در این حال بود که مریدان هریک نعره‌ای بزدند و سر را به دیوار بتنی همی‌کوبیدند و جان به جان آفرین تسلیم گفتند و دیوار نیز خراب بگشت !!!



پ.ن:

هفته پیش بود که با همسر محترمه رفته بودیم نمایشگاه نوشت افزار و منم که کم نمیارم این تخته شاسی رو برای خودم خریدم(البته اگه اسمشو درست گفته باشم)

اصن کودک درون داره تو وجودم موج میزنه


۵۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

ریش عالی متعالی :p



داشتم به ریش فکر میکردم که دیدم یه تزی هم در مورد ریش بدم بد نیس !!! از اونجایی که من فقط به حدی از ریش اعتقاد دارم به خودم میگم این جوونایی که الان یه هوا ریش میذارن چه دلیلی واسه خودشون دارن !!! دیدم زشته اگه نتونم به عنوان یه آلبرت یه تحلیل ریاضی از ریش داشته باشم

اگه به ریش به عنوان یه جسم صلب یا همون Rigid Body نگاه کنیم و فرض کنیم که آب و هوای منطقه آفتابیه و وزش باد هم نداریم !!! اگه شخص ریش‌دار با سرعت ثابت U توی یه خیابون مستقیم حرکت کنه معادل با اینه که شخص سر جاش ثابت ایستاده و باد با سرعتداره به ریش اون برخورد میکنه (البته تفاوتایی وجود داره که بماند) مثل شکل زیر:


تو این حالت نیروی فشاری که به ریش وارد میشه رو میتونید از رابطه انتگرالی زیر حساب کنید:

که تو این رابطه p دانسیته سیاله که برای هوا برابر با 1.225 کیلوگرم بر متر مکعب هستش که جا داره بگم این عدد تقریبیه و برای دمای 15 درجه و فشار سطح آزاد دریائه و درستش اینه که از معادله حالت گاز ایده آل تو مباحث ترمودینامیکی استفاده کنیم !!! وجود ریش باعث میشه تا شخص ریشدار انرژی بیشتری هنگام حرکت صرف کنه و زودتر گرسنش بشه و این صرفه اقتصادی نداره
حالا اگه شخص مذکور سرشو عین مرد و مثل شکل زیر بالا بگیره دیگه اون مقدار نیرو رو تحمل نمیکنه ولی به جاش درگ اصطکاکی بهش وارد میشه که به نظر من قابل تحمل تره ولی خب ممکنه گردن درد بگیره

البته تو این حالت یه لایه مزری Boundary Layer  خیلی قشنگی حول ریش ایجاد میشه که تو این ناحیه ویسکوزیته خیلی مهمه و معادلات لایه مرزی و ناویر-استوکس باید وارد کار بشه !!!! البته از انحنای ریش نسبت به طول اون صرف نظر میکنیم و اونو بصورت صفحه تخت مدل میکنیم که این فرض برای ریشای بلندتر درست‌تره





البته چون وقت میگیره تا همه رو توضیح بدم مستقیم میرم سراغ این آقای ریشدار وقتی که میره دریا شنا کنه !!! این آقا وقتی میره شنا یه مشکلی که براش ایجاد میشه اینه که سطح تماس بدنش با آب زیاد میشه و موقع شنا کردنم هم باید انرژی بیشتری صرف کنه !!! وضعیت حرکت سیال مثل شکل زیره !!!



البته اگه این آقا انرژی کافی نداشته باشه و ریشش هم مزاحمش باشه و از شانس بدش یه کوسه هم دنبالش باشه دیگه کارش تمومه


البته باید بگم که ریش همیشه هم بد نیست !!! مثلا توی دوران جوونی به علت سیاهی ریش، ریش میتونه نقش جسم سیاه رو ایفا کنه و کل نور خورشید رو به خودش جذب کنه و شخص رو گرم کنه البته این عمل توی تابستون باعث پخته شدن این شخص میشه مگر اینکه رنگش کنه البته توی سنین پیری به علت سفید بودن ریش نور خورشید دفع میشه

یکی دیگه از کاربردای ریش توی فیلم ارباب حلقه ها دیده شد !!! وقتی گیملی داشت میفتاد تو دره، لگولاس ریشای اونو گرفت و نجاتش داد !!! اگه گیملی ریش نداشت الان رسما مرده بود. این سه تا عکس بیانگر این مساله هستند





خب دیگه حالا آقا پسرایی که اینجا حضور فعال دارن برن فک کنن که ریش براشون مفیده یا نه
۶۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

پارادوکس آلبرت !!!




همه چی از اون غروب آفتاب شروع شد !!! یه غروب تو یکی از بهترین روزای تابستونی !!! نم نم بارون می بارید !!! مثل همیشه بازم تو خیابونای اطراف هفت حوض قدم میزدم !!! بازم اونو اونجا دیدم !!! خیلی دوست داشتم برم سمتش !!! نمیدونم چرا ولی ازش خوشم اومده بود !!! چهره دوست داشتنی و معصومی داشت !!! خیلی دلم میخواست برم دستاشو بگیرم تو دستم !!! ولی میترسیدم بهم دست بند بزنه !!! آره بازم خودش بود، مامور گشت ارشاد

 

بگذریم بابا بریم سراغ کار خودمون !!! در اصل همه چی از اون شب که واسه شام طبق معمول به خاطر تنهایی رفتم خونه عموم، شروع شد !!! بحث سر آلرژی من بود که فهمیدیم آخر سر باید برم بتامتازون بزنم !!! جالب تر این بود که زن عموم میگفت یکی از فامیلای نزدیکش به قرصا و آمپولای ضد حساسیت، حساسیت داره

 در نوع خودش پارادوکس جالبی بود !!! حساسیت به داروی ضد حساسیت !!! اینجا بود که مغزم طبق معمول با سرعت بالا شروع کرد به تحلیل مسائل و رسیدم به تئوری پارادوکس دالامبر D’Alembert’s Paradox که توی این تئوری شخصیت جالب دالامبر با انجام آزمایشهایی خلاف اون چیزایی رو که فکر میکرد دید !!! تو مکانیک سیالات وقتی سیال رو ایده آل فرض میکنیم دو مفهوم برای ما داره !!! یا اینکه گرادیان سرعت رو خیلی کمه یا اینکه از ویسکوزیته Viscosity سیال صرف نظر کردیم که تو این حالت به جای معادلات ناویر استوکس از معادلات اویلر زیر استفاده میکنیم !!!



طبق این نظریه اجسام وقتی در مقابل جریان سیال قرار میگیرن نباید به اونا نیروی درگ وارد بشه ولی با این آزمایشات خلافش دیده شد !!!

حالا بریم سراغ تئوری پارادوکس خودم یعنی تئوری پارادوکس آلبرت!!! من میگم که هر وقت چیزی تو جامعه پیدا بشه که اون چیز بتونه جامعه رو به سمت انحطاط بکشونه تا حدی که ناراحتی عصبی ایجاد کنه و حتی باعث بشه من تا دم خودکشی برم، اون چیز باید ف _ ی * ل - ت * ر بشه

تو این چند وقته اخیر هر چی میای سایت باز کنی می بینی ف _ ی * ل -ت * ر شده مستقیم میره تو این سایت پیوندها که این زیر عکسشو می بینید



فکر کنم تا چند وقت دیگه مجبور شم سایت نهضت سوادآموزی خودم رو با ف_ ی *ل -ت * ر  ش_ک*ن باز کنم !!! احتمال داره تو خود آمریکا تا چند وقت دیگه این سایت نفوذ کنه و مردم اونجا هم بی نصیب نمونن از برکات سایت پیوندها !!! دیدم اگه بتونم اثبات کنم خود این سایت باعث ایجاد ناراحتی اعصاب شده و یا اینکه یه مورد از موارد فسق و فجور توش وجود داره میتونم خود این سایت پیوندها رو هم ف _ ی * ل - ت * ر  کنم !!! فکرشو بکن

با این کار خودم یه پارادوکس تازه خلق کردم که شاید بتونم تو گینس ثبتش کنم
۴۹ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

پرواز یا مرگ، مساله اینست :)))


خب بذار ببینم این دفه ماجرا از کجا شروع شد ؟؟؟

آها این دفه کل ماجرا ازون جایی شروع شد که شخص شخیص بنده تو هواپیما نشسته بودم و طبق معمول کنار بال هواپیما بودم و یهو دوهزاریم افتاد که میشه خوب چیزایی در مورد این هواپیمای نه چندان امن نوشت

اینم عکس بالش که خودم گرفتم و بعدا میفهمید این عکس بیچاره چه ربطی داره به کار ما !!!

خب این هواپیماها هم دل دارن مث این یکی که اینجوری اینقد غذا خورده و تپل شده !!!

بعضیاشونم دلشون به این خوشه که شخصیتایی معروفی مث " فامیل دور " داخلشون سواره

خب قیافش شبیه فامیل دوره چیکار کنم خب

تازشم اینم بگم که این قدیمیاشون ینی اون ملخیا هم واسه خودشون عالمی دارن هنوز که نگو و نپرس !!!

ولی میدونی چی کیف میده ؟؟؟ اینکه مث این بچه کوچولو پشت پنجره باشی و از بیرون همه چیو خوب نیگا کنی !!!

البته این روزا همه جور جانداری سوار هواپیما میشه مث این جاندار متشخص که منو یاد استوارت کوچولو میندازه !!!

وسط این همه اینا هلی کوپترو اصن نمیشه فراموش کرد بخصوص واسه من که باهاش خاطره دارم !!! نه اینکه سوارش شده باشما !!! یادمه توی نهضت سواد آموزی سر درس ترمودینامیک با یکی از معلمای هوافضا من یه کم دیر رسیدم و رفتم طبق معمول ردیف اول نشستم پیش دوستم و دوستم پرسید چرا دیر رسیدی و منم گفتم هلی کوپترم یه کم دیر نشست رو سقف نهضت و دیگه معلمم که شنید کم نیاورد و بحث هلی کوپتر وسط کشیده شد

اصن من موندم چطور این کوالا تنبلی رو کنار گذاشته و سوار بالگرد شده

ولی میدونی چی دنیای بچگی ما رو پر میکرد و حال و هوای هواپیما رو به ما میداد ؟؟؟

اون موشکایی که با کاغذ درست میکردیم و لذت می بردیم از بازی کردن با اونا !!!

ولی از همه قشنگتر و نوستالژیک تر " جیمبو " ی عزیزمه که دوسش دارم خیلی زیاد ^_^

ولی خب از همه اینا که بگذریم من الان میخوام بال یه هواپیما رو واستون تحلیل کنم !!!

بال هواپیما شکلی داره که به لحاظ علمی به اون میگیم " فویل "

در اثر برخورد سطح این فویل با جریان سیال دو دسته نیرو مورد بررسی قرار میگیرن که یکیشون نیروی درگ یا مقاوم در برابر حرکته و اون یکی نیروی لیفت یا همون نیروی بالا برنده ست !!!

تئوری فویل یا همون  Foil Theoryبرای فویل های باریک Thin بصورت زیر بررسی میشه !!!

اگه تابع امگا معرف میدان جریان ما باشه میتونیم اینجوری حسابش کنیم :

که داخل این رابطه C طول کرد یا همون Chord Length هستش که فاصله دو لبه فویل محسوب میشه و 'x محل المان ورتکسی که تولید کننده سرعته و x هم که محل سرعت القایی تولید شدست !!! گاما هم توزیع ورتیسیته روی فویله !!!

ناگفته نمونه که به زاویه ای که جریان سیال با سیال برخورد میکنه زاویه حمله میگن که با آلفا نشون میدن و این رابطه زیرو میشه بنویسیم !!!

حالا با استفاده از روابط هندسی میشه جای x رو با عبارت پایین جایگزین کرد !!!

که حالا میشه معادل انتگرالی بالا رو با روشای مرتبط با خودش برای گاما حل کرد و به عبارت زیر رسید !!!

که تو روابط بالا ضرایب مربوطه این شکلی میشن !!!

بر اساس تئوری کوتا-ژوکوفسکی کل نیروی لیفت حاصل شده از رابطه زیر محاسبه میشه !!!

ضریب لیفت هم که صرفا با درنظر گرفتن دو جمله سری فوریه این شکلی میشه !!!

خب دیگه فک کنم واسه الانتون بس باشه !!!

واسه تئوری فویل خیلی میشه حرف زد که خب من خیلی ضرورتی نمی بینم که مغز شما رو متشنج کنم

۵۷ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
آلبرت کبیر