Albert's Hypothesis

My Final Theory

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آلبرت» ثبت شده است

تئوریسین کبیر !!!


همانطور که در جریانید آلبرت تازه سوم راهنمایی رو تموم کرده!!! اونایی که ماجرای یه جوجه آلبرت رو نخوندن اول اون پست رو نیگا کنند تا با آلبرت بیشتر آشنا بشن !!!

امروز، آلبرت مجددا فیزیک داره و آلبرت کنار دوستش کریم نشسته !!!


(آلبرت و بقیه بچه‌ها منتظرن تا معلم بیان و ازشون امتحان میانترم بگیره!!! معلمم کمی تاخیر داره و بچه‌ها توی کلاس دارن شیطنت میکنن )

کریم : پس چرا آقا معلم نمیاد آلبرت ؟؟؟

آلبرت : یه تهرانه و کلی دود و ترافیک !!! نگران نباش میاد !!!

کریم : پس فرصت هست برای امتحان مطالعه کرد !!!

(چند دقیقه بعد معلم فیزیک بالاخره میاد تو کلاس و پالتوشو در میاره )

معلم : سلام بچه‌ها بابت تاخیر معذرت میخوام !!! آماده باشین که برگه‌های امتحانی رو پخش کنم !!!

آلبرت : آقا اجازه؟؟؟ یه سوال دارم !!!

معلم : سوالت چیه آلبرت؟؟؟

آلبرت : چرا توی کتاب نوشته وقتی یه جعبه رو با نیروی یک نیوتن هل میدیم موقع استفاده از قانون نیوتن فقط همین نیرو رو مینویسیم؟؟؟

معلم : پس میخواستی چیکار کنی؟؟؟

آلبرت : اینو خوب میدونیم که وقتی نیروی خالصی توی یک جهت داشته باشیم جسم ما شروع به شتاب گرفتن میکنه !!!

معلم : خب که چی؟؟؟ قانون نیوتن هم ارتباط این شتاب و نیرو رو برای ما تعیین میکنه !!! مشکلت چیه آلبرت؟؟؟

آلبرت : مشکل اینجاس که ما روی زمین زندگی می‌کنیم !!! جریان هوای اطرافش چی ؟؟؟

معلم : میشه صرف نظر کرد !!!

آلبرت : اتفاقا به نظر من نمیشه !!! جسم ما یا اون نیروی خالص رو به جلو شتاب گرفته !!! ینی هر ثانیه داره سرعتش میره بالا !!! اثرات فشار هوا رو نمیشه صرف نظر کرد !!!

معلم : خب که چی ؟؟؟!!!

کریم : آلبرت باز شروع کرد :|

( معلم کمی کلافه میشینه رو صندلیش )

معلم : کریم بذار آلبرت ادامه بده !!!

آلبرت : با توجه به هندسه‌ای که جعبه داره میتونیم به طور خیلی ساده بگیم که از یه جایی به بعد جریان هوای حول جعبه از جعبه جدا میشه و جدایش جریان (Flow Separation) خواهیم داشت که اونم اثر خودشو میذاره !!!

 

( بچه‌ها خوشحالن که وقت امتحان میانترم داره میگذره و کریم هم دنبال سوژه میگرده که شیطنت کنه )

کریم(در حالی که میخنده) : حالا اگه نخوای خیلی ساده بگی چطوری میگی آلبرت؟؟؟!!!

آلبرت : اونجوری باید بیایم بر اساس گرادیان فشار و رابطه ناویر-استوکس نیروهای وارد بر جعبه رو تجزیه تحلیل کنیم !!!

کریم : سختش نکن دیگه آلبرت !!! همون یه نیوتن رو بنویس بذار بره پی کارش !!!

معلم(خطاب به کریم با عصبانیت) : ای وای کریم، کریم، به والله که تو مسلمون نیستی کریم !!!

) همون طور که صحبت میکردن صدای زنگ مدرسه میاد و امتحان میفته برای جلسه بعد)



پی‌نوشت:
ببخشین که این پست خیلی افتضاح شد :|
سر فرصت به همتون سر میزنم :|


۳۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

تئوری بی نظمی !!!


اگه میخواین ببینین که این مبحث چه ربطی به بی‌نظمی من(که البته این لقب رو پدرم بهم داده بود)داره تا آخرش باید بخونی

چند وقت پیش به یاد گذشته نشسته بودم و داشتم مقاله سال 1963 مرحوم ادوارد لورنز  Edward Lorenz استاد دانشگاه MIT که در مورد جریانات غیر متناوب بخصوص جریانات هیدرودینامیکی بود، می‌خوندم که البته اسم دقیق مقاله Deterministic Nonperiodic Flow هستش!!! تو این مقاله بحث شده بود که سیستم‌های محدودی که معادله دیفرانسیل معمولی غیرخطی قطعی یا معین و یا به قولی Deterministic دارند دارای جواب‌های محدود و نامتناوب هستند که اصولا جزو پاسخ‌های ناپایدار مساله به شمار میرند و نسبت به تغییرات ایجاد شده تو شرایط اولیه خیلی حساسن و منجر به حالات متفاوت درخور توجه و قابل لحاظ میشه

کل اون چیزایی که الان خوندی بریز دور، بیشتر  بحث من  روی ادوارد  لورنز و  نظریه  بی‌نظمی و هندسه فرکتال مندل بروت هستش!!! توی نظریه بی‌نظمی یا همون تئوری آشوب گفته میشه که در هر بی‌نظمی یه نظمی دیده میشه و یه جورایی معادل با مبحث  Turbulence  توی مکانیک سیالاته!!!

حالا اصل قضیه از اینجا شروع میشه !!!! از اونجایی که هزار سال پیشا من خونه مرحوم مادربزرگم زندگی می‌کردم، هر جوری که دوس داشتم روزگار میگذروندم!!! پدرمم هر وقت میومد بهم سر بزنه میگفت آلبرت تو خیلی بی‌نظمی

آخه خودتون با توجه به نظریه بی‌نظمی و عکس پایین که شکار لحظه‌هایی بوده توسط یکی از اقوام از من و محل زندگی گذشتم قضاوت کنید که آیا واقعا من بی نظم بودم ؟؟؟!!!

طبق این نظریه، تو این بی‌نظمی که تو اتاق می‌بینید یه نظمی وجود داره!!! شک داری ؟؟؟!!!

تازه از نظر من اگه بیای طبق اصول مهندسی و نقشه‌کشی خونه رو برش فرضی بزنی و از بالا تصاویر با کیفیت از محل عکس بگیری به این نکته پی می‌بری که اینجا مصداق بارزی از هندسه فرکتال هستش و خیلی از نظریات دیگه در مورد اینجا صادقه!!!



پی‌نوشت:

این عید عزیز رو به همه شما دوستان تبریک میگم ^_^
۴۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۱
آلبرت کبیر

ریش عالی متعالی :p



داشتم به ریش فکر میکردم که دیدم یه تزی هم در مورد ریش بدم بد نیس !!! از اونجایی که من فقط به حدی از ریش اعتقاد دارم به خودم میگم این جوونایی که الان یه هوا ریش میذارن چه دلیلی واسه خودشون دارن !!! دیدم زشته اگه نتونم به عنوان یه آلبرت یه تحلیل ریاضی از ریش داشته باشم

اگه به ریش به عنوان یه جسم صلب یا همون Rigid Body نگاه کنیم و فرض کنیم که آب و هوای منطقه آفتابیه و وزش باد هم نداریم !!! اگه شخص ریش‌دار با سرعت ثابت U توی یه خیابون مستقیم حرکت کنه معادل با اینه که شخص سر جاش ثابت ایستاده و باد با سرعتداره به ریش اون برخورد میکنه (البته تفاوتایی وجود داره که بماند) مثل شکل زیر:


تو این حالت نیروی فشاری که به ریش وارد میشه رو میتونید از رابطه انتگرالی زیر حساب کنید:

که تو این رابطه p دانسیته سیاله که برای هوا برابر با 1.225 کیلوگرم بر متر مکعب هستش که جا داره بگم این عدد تقریبیه و برای دمای 15 درجه و فشار سطح آزاد دریائه و درستش اینه که از معادله حالت گاز ایده آل تو مباحث ترمودینامیکی استفاده کنیم !!! وجود ریش باعث میشه تا شخص ریشدار انرژی بیشتری هنگام حرکت صرف کنه و زودتر گرسنش بشه و این صرفه اقتصادی نداره
حالا اگه شخص مذکور سرشو عین مرد و مثل شکل زیر بالا بگیره دیگه اون مقدار نیرو رو تحمل نمیکنه ولی به جاش درگ اصطکاکی بهش وارد میشه که به نظر من قابل تحمل تره ولی خب ممکنه گردن درد بگیره

البته تو این حالت یه لایه مزری Boundary Layer  خیلی قشنگی حول ریش ایجاد میشه که تو این ناحیه ویسکوزیته خیلی مهمه و معادلات لایه مرزی و ناویر-استوکس باید وارد کار بشه !!!! البته از انحنای ریش نسبت به طول اون صرف نظر میکنیم و اونو بصورت صفحه تخت مدل میکنیم که این فرض برای ریشای بلندتر درست‌تره





البته چون وقت میگیره تا همه رو توضیح بدم مستقیم میرم سراغ این آقای ریشدار وقتی که میره دریا شنا کنه !!! این آقا وقتی میره شنا یه مشکلی که براش ایجاد میشه اینه که سطح تماس بدنش با آب زیاد میشه و موقع شنا کردنم هم باید انرژی بیشتری صرف کنه !!! وضعیت حرکت سیال مثل شکل زیره !!!



البته اگه این آقا انرژی کافی نداشته باشه و ریشش هم مزاحمش باشه و از شانس بدش یه کوسه هم دنبالش باشه دیگه کارش تمومه


البته باید بگم که ریش همیشه هم بد نیست !!! مثلا توی دوران جوونی به علت سیاهی ریش، ریش میتونه نقش جسم سیاه رو ایفا کنه و کل نور خورشید رو به خودش جذب کنه و شخص رو گرم کنه البته این عمل توی تابستون باعث پخته شدن این شخص میشه مگر اینکه رنگش کنه البته توی سنین پیری به علت سفید بودن ریش نور خورشید دفع میشه

یکی دیگه از کاربردای ریش توی فیلم ارباب حلقه ها دیده شد !!! وقتی گیملی داشت میفتاد تو دره، لگولاس ریشای اونو گرفت و نجاتش داد !!! اگه گیملی ریش نداشت الان رسما مرده بود. این سه تا عکس بیانگر این مساله هستند





خب دیگه حالا آقا پسرایی که اینجا حضور فعال دارن برن فک کنن که ریش براشون مفیده یا نه
۶۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

یه اکابرو یه انیشتینو این همه ماجرا ؟؟؟

یادش بخیر !!! بچه که بودیم ازین ساعت قشنگا داشتیم که تا صداش درمیومد , یه دونه محکم میزدیم تو سرش و خفه میشد !!! این ساعت خوبیش این بود که آدم با زدن اون ضربه,  عقده های درونی خودشو خالی میکرد


حیف که دیگه الان ازونا نداریم ولی به جاش من عاشق این ساعته شدم !!! خودتون که دلیلشو میدونین


البته دیدن این ساعتا هم بدک نیست بخصوص اگه گرسنه باشی و از شانست این ساعت رو دیوار کلاستون باشه !!!


طبق معمول باید بگم بحث از ساعت شروع شد ولی مسلما همینجا تموم نمیشه !!! تا حالا دقت کردی بعضی از معلما فک میکنن چه کلاس جذاب و دوس داشتنی دارن ؟؟؟!!!


آدم سر بعضی کلاسا حال میکنه فقط بخوابه به همین راحتی که می بینید !!!


البته امان از دوستایی که حال میکنن آدمو اذیت کنن و یه جوری خواب سر کلاسو که ارزشش بیشتر از گوش دادن به حرف معلمه , خراب کنن !!! آخه دوسته داریم ؟؟؟!!!


البته در حین اینجور کلاسا آدم دوس داره سرشو محکم بکوبه رو میز ولی برای کم نیووردن جلو استادم که شده من این کارو نمیکنم !!!

البته ریاضی که درس شیرینیه و همه شما هم میدونم عاشقشید !!! من توی اکابر با ریاضی آشنا شدم

بعد کلاس هم که خوراک یه خواب دست جمعیه !!!


اینم یه جور خوابیدنه که میتونه معلمو گول بزنه ,  البته اگه ته کلاس باشی بهتر جواب میده

سر یه کلاس 1 ساعت و 45 دقیقه ای که میشینی , همچینی بگی نگی 45 دقیقه اولش خوب میگذره و میشه یه جوری حرفای مفت معلمو تحمل کرد !!! 30 دقیقه بعد یه کم آدم کلافه میشه و به زور حرف زدن با بغل دستی و یه کمی هم کرم ریختن و سر کار گذاشتن معلم و پرسیدن سوال و تئوری دادن سر کلاس میگذره !!!

ولی اون 30 دقیقه آخر ... اوه اوه ... اسمشو نیار چون خیلی کند میگذره مخصوصا اون 15 دقیقه آخر

مقدمه تئوری(صرفا جهت مطالعه آزاد) :این گذر زمان زمان سر کلاسا منو یاد " فضا زمان خمیده " و انیشتین انداخت !!! بحث ما از یکی از آزمونای کلاسیک نسبیت عام شروع میشه به اسم " انتقال به سرخ " !!! از فیزیک اکابر یاد گرفته بودیم که انرژی هر فوتون برابر E=hf هستش که f بسامد نور بوده و h هم که کوانتوم کنش پلانک !!! که این وسط جرم فوتون از رابطه بدست میاد و باید دقت کرد که این جرم , جرم سکون فوتون نیست !!!

این پرتو نوری وقتی میخواد تو میدان گرانش صعود کنه به اندازهکار انجام میده که خوداختلاف پتانسیل گرانشی بین ابتدا و انتهای راه نوریه !!! چیزی که بدیهیه اینه که وقتی این فوتون ما یه مسیرو طی میکنه انرژی از دست میده که برابره با : E2=E1-W

با قرار دادن مقادیر مرتبط با انرژی به رابطه میرسیم که معروفه به "انتقال به سرخ"


خود تغییرات انرژی پتانسیل با فرض اینکه زمین مرجع پتانسیل باشه و پتانسیل زمین رو صفر درنظر بگیریم , از رابطه محاسبه میشه که تو اون G ثابت گرانشه و  R شعاع یه ستاره و M جرم ستاره !!! در ضمن باید حواسمون به رابطه هم باشه !!!

سمت چپ معادله "انتقال به سرخ" یه عدد بدون بعد هستش ینی هیچ دیمانسیونی نداره به خاطر همین برای بهتر جلوه دادن معادله تعریف روبرو رو در نظر میگیرن


پس معادله "انتقال به سرخ" به شکلدر میاد !!!


که تو این حالتمعروفه به "شعاع شوارتسشیلد"

اصل داستان : خب بریم سراغ همون کلاس درسی که 15 دقیقه آخرش به کندی میگذشت

دو تا ساعت اتمی رو فرض کنید که تو میدان گرانش قرار دارن !!! هر باری که ساعت A یه واحد جلو میره یه بسامد تولید میکنه و به B  میفرسته !!! رابطه ای که واسه گذر زمان بین دو تا ساعت پیدا میشه به شرح زیره !!!

به بیان خیلی فارسی و ساده این رابطه میگه که :

در نزدیکی اجسام پر جرم , سرعت کار ساعت ها آهسته تره ‍!!!

با یه بررسی ساده میشه متوجه این مثال خیلی قشنگ شد که :

ساعتی که روی سطح خورشید ساکنه , به اندازه 6-10 آهسته تر از ساعتیه که روی زمینه !!!


نتیجه گیری من :

چیزایی که  اون بالا دیدید از نظر من مشکل داره آخه سر کلاسای اکابر علیرغم اینکه جرم کره زمین تغییر نمیکنه , نحوه گذر زمان تغییر میکنه !!! اون 15 دقیقه آخر واقعا ستمه !!!

آخه معلمه داریم ؟؟؟


۲۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

یه آلبرت خسته !!!



ینی کل ماجرای ایندفه من از کم انرژی بودن خودم موقع نوشتن مشقای اکابر شروع میشه به حق چیزای ندیده و نشنیده

ینی کلا من بچه هم که بودم خسته که میشدم همینجوری به عکس بالا خمیازه میکشیدم

اصن آقو، خستگی این روزا همه گیر شده !!! مهم نیست چیکاره ای و کجایی !!!

ممکنه تو نت باشی و خسته باشی !!!


یا شایدم ورزشکار باشی و خسته باشی !!!


اصن ممکنه پشت فرمون ماشین باشین ولی خسته باشین !!!


البته اینم بگم که خستگی خوب نیست و عوارض جانبی داره !!!

بعضی وقتا از شدت خستگی زبونت میفته بیرون و حال حرف زدن نداری


شایدم مثل این آقای دکتر چشمات تغییر سایز پیدا کنن


یا اینکه به زور بری مسواک بزنی !!!


خب سردرد هم که همه گرفتارش میشن وقتی خوب نمیخوابن !!!


البته سر کلاسای مدرسه هم میشه خسته بود مگه نه !!!؟؟؟!!!



البته این خستگی واسه نسل الان نیستا !!!

n سال پیش که من و شما هم نبودیم این آقا و حیوون خونگیش خستگی رو تجربه کردن !!!


البته من اون بالا هم گفتم که خستگی همه گیرشده حتی به حیوونا و حشرات هم رحم نکرده !!!

جون من قیافه داغون اینو نیگا کن !!! آدم دلش میسوزه براش


یا مثلا این لاک پشت زبون بسته !!! که من نفهمیدم پیر شده یا خستست یا اینکه هم پیره هم خسته یا شایدم نه پیره نه خسته


ازینا که بگذریم میرسیم به قسمت اصلی داستان

و اونم اینه که خستگی واسه همه چیز حتی میز و صندلی و خیلی چیزای دیگه تعریف میشه !!!

خستگی یا Fatigue تو علم مکانیک جامدات به شکل زیر تعریف میشه :

شکست در اثر بارگذاری دینامیکی

اگه بخوام خیلی ساده توضیح بدم میتونم اینجوری بگم اگه شما روی میز مطالعتون 50 تا کتاب بذارید و دیگه دستی بهش نزنید نیرویی که به طور ثابت داره به میز وارد میشه نیروی وزن کتاباست که به این بارگذاری میگن بارگذاری استاتیکی

ولی حالا اگه اون 50 تا کتابو بذاری رو میز و چند دقیقه بعد برداری و دوباره بذاری سرجاشون و هی این کارو تکرار کنی به این میگن بارگذاری دینامیکی

چیزی که مهمه بدونید اینه که رفتار اشیا تو حالت بارگذاری استاتیکی و دینامیکی متفاوته

ینی مواد در حالت بارگذاری دینامیکی زودتر میشکنند !!!

اگه روی یه نمونه ماده مثلا فولاد بیای آزمایش خستگی که در مورد ریزه کاریش حرفی نمیزنم انجام بدی و بارگذاری دینامیکی متغیر با زمان روش انجام بدی اونم به شکل زیر خواهیم داشت که :




تو شکل بالا به R  میگن نسبت تنش که به شکل پایین آنالیز میشه :



بعد از انجام آزمایش خستگی روی نمونه یه دیاگرام بدست میاد که تنش بر اساس تعداد دور بارگذاری رو نشون میده !!!



همون طور که تو شکل بالا می بینید هر چی دور بیشتر میشه و همچنین عدد R کاهش پیدا کنه احتمال شکست ماده بیشتره !!!

خب دیگه بچه ها بیشتر ازین کشش نمیدم چون میدونم جاش اینجا نیست


۲۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

گودزیلای درون !!!


هر چیزی یه هسته و مرکزی داره که دست بر غذا این بشر دو پا هم ازین قضیه جدا نیس !!! البته عکس بالا رو نمیگما
ما آدما هر کدوممون بر اساس ساختاری که توش بار اومدیم چیزای جالبی داخل خودمون
شنیدی میگن طرف کودک درونش فعاله ؟؟؟ خب این دقیقا قضیه منه
البته ازونجایی که ما مردا انسانهای پخته تری هستیم کودک درونمون این شکلیه

ولی خب کودک درون خانوما فارغ از سن و سال همینه که هس

کلا همیشه به آبنبات و کلیپس و گل سر و این چیزا فک میکنن
ولی خب نهایتا ماجرا به کودک درون ختم نمیشه ... بعضیا هم هستن جدای از کودک درون، خر درون هم دارن

البته خود من شخصا جدای ازین کودک درون، یه گودزیلای درون هم دارم که گاها میاد کودک درونمو میترسونه اینم عکسشه !!! به خاله سلام کن

بحث به گودزیلا و دایناسور و این جک و جونورا رسید دیدم خوبه که بگم اینا نقش عمده ای توی پیشبرد دید ما از جامعه داشتن مث این نمونه که مهر مادری یه مامان داینو رو نشون میده

یا مثلا نگاه مظلومانه و دوس داشتنی یه کودک !!!


حتی وجود این دایناسورا کنار "سید" توی عصر یخبندان نشون دهنده اهمیته این جک و جونوراس


البته از حق که نگذریم بعضیاشون بودن مث تی رکس که یه کم و فقط یه کوچولو ترسناک بودن و اینم البته یه عضو خوش اخلاقشونه

کلا اگه بخوایم همین کره زمین خودمونو آنالیز کنیم باید بگیم که از دیدگاه بچه های زمین شناسی این دوره ها و یا تعدادی بیشتر ازینا داریم:
پیدا زیستی (فانروزوئیک)   نو زیستی (سنوزوئیک)  کواترنری
نئوژن
پالئوژن
 میانه‌زیستی (مزوزوئیک)  کرتاسه
ژوراسیک
تریاس
 دیرینه‌زیستی (پالئوزوئیک)  پرمین
کربونیفر
دوونین
سیلورین
اردویسین
کامبرین
 نهان‌زیستی  (پرکامبرین) پیشین‌زیستی (پروتروزوئیک)
نخست‌زیستی (آرکئن)
پیشازیستی (هادئن)


















اون دوره وسطی رو می بینی ؟؟؟ آره قربونت اون مزوزوئیک رو میگم خودش یه تنه 160 میلیون سال طول کشیده
این جناب تی رکس ما هم توی این این دوران و توی دوره کرتاسه زندگی میکرده

کرتاسه با ۷۰ میلیون سال، طولانیترین سیستم دوان مزوزوئیک به شمار میاد اگه اشتباه نکنم!!! آب و هوای دوره کرتاسه هم که گرم و ملایم بوده و گیاهای نهاندانه هم توی این دوره ظاهر شدن !!! انگار قبلا غیبی بودن که حالا ظاهر شدن

در ارتباط با دوره ژوراسیک هم میشه گفت که اسم ژوراسیک رو از کوهای ژورا توی آلپ گرفتن !!! نهشته های دوره ژوراسیک توی زمین شناسی تاریخی حائز اهمیته چون که مطالعات با ارزش چینه شناسی و بخصوص بایواستراتیگرافی توی این دوره صورت گرفته!!! اولین پرنده ها هم توی این دوره ظاهر شدن!!! مهره داران گذشته مانند ماهیا، دوزیستان و خزندگان هم توی ژوراسیک زیاد بودن اگه اشتباه نکنم!!!

و حالا بریم سراغ تیکه بعدی ینی دوره تریاس که بنابه ارتباطش با خودم مورد بحثه اسم تریاس برای اولین بار توسط آلبرتی (Alberti) توی سال ۱۸۳۴ توی ناحیه مرن آلمان بکار برده شده!!! چون رسوبات این دوره از سه قسمت کاملا مشخص تشکیل شده بوده اسم اونو تریاس گذاشتن!!! توی این دوره آب و هوا بسیار گرم و مقدار بارندگی کم بوده!!! اکسید شدن مواد آهنی، ماسه سنگای قرمز، ترکهای گلی توی رسوبات و همچنین وجود مواد تبخیری مانند گچ و نمک نشون میداد خشکی هوا داشتیم اون وقتا!!! توی این دوره بیابونا توسعه پیدا کردن !!!

حالا اینکه آلبرتی با من ینی آلبرت نسبت داشته یا نه باید برم شجره نامه خونواده رو پیدا کنم تا ببینم به کجا میرسم



۲۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

بوق بزن عمو ببینه :دی

خب بذار یه دفه هم در مورد بووووووووووووووووق حرف بزنیم

جون جفت سیبیلای هیتلر مدیونید اگه در مورد بووووووووووووووووق فکر بد کنید

طبق معمول یه روز کاملا بیکار نشسته بودم و مثلا درس میخوندم که یهو زد به کلم در مورد بوووووووووووووووووق بنویسم !!!

خب مگه این بوووووووووووووووووووق بیچاره دل نداره !!!


البته فک نکنی این بووووووووووووووووووق بدبخت همیشه انقد قیافه مظلوم به خودش میگیره ها !!! جون من قیافه این یه دونه رو نیگا کن !!! اینگاری از دماغ فیل افتاده

البته سابقه استفاده از این ابزار برای یک بشر  برمیگرده به اون وقتی که به دنیا میاد و یه جغجغه میدن دستش و میگن حالا تا دلت میخواد تولید صوت کن و بچه هم که عشق میکنه صدای این وسیله رو در میاره ولی نمیدونه مغز یه آلبرتو تحریک میکنه

جالبیه کار اینجاست که این بچه وقتی هم که بزرگ میشه بازم با یه چی رو اعصاب نداشته ما حرکت میکنه

البته شایدم یه چیزی مث این زیلوفون رو پیدا کنه و رو اعصاب من و شما راه بره !!!

حالا چیز جالبی که دیدم اینه که یه کوآلا داشت با زیلوفون بازی میکرد!!! جالبه در اوج تنبلیش نا داشته این کارو کنه


باید بررسی کنم که این عکسه فوتوشاپه یا واقعی آخه این موجود تنبل تر ازین حرفاست که بشینه پای زیلوفون و دیگه اصن یه وعضی

البته نمیدونم مشکل این بشر دو پا کجاست که بزرگم که میشه باز دس برنمیداره !!!



خب این بوق جاهای مختلف کاربرد داره مثلا جشنای مختلف !!!

اینم یه فرشته که داره بوق میزنه !!!

خب تو سیرک هم که حتما دیده میشه !!!


خب از همه این حرفا که بگذریم میرسیم که به اینکه تا حالا دقت کردید وقتی داخل یه کوچه دارید راه میرید و یه ماشین از سر کوچه شروع میکنه به حرکت تا میاد به شما برسه گوش شما فرکانس تولید شده توسط ماشینو متفاوت میشنوه !!!

این پدیده توسط یه آدم بیکار تر از من به اسم دوپلر بررسی شد

طبق تحقیقات ایشون فرکانس ظاهری موج به علت حرکت منبع تولید موج تغییر میکنه !!!

ینی اگه شما شروع کنی به سمت یه منبع تولید صوت با یه سرعت مشخصی حرکت کنی فرکانس بیشتری رو دریافت میکنی و برعکسش هم قابل بررسیه !!!

ینی وقتی شما به منبع صوت مثل یه ضبط نزدیک میشید طول موج امواج صوتی کم میشه و انگار که امواج صوتی که در قالب دوایر هم مرکز هستند توسط حرکت شما یه رفتار الاستیک یا کشسان از خودشون نشون میدن و فشرده میشن که به این پدیده Blue Shift گفته میشه و برعکس این پدیده که در صورت دور شدن از منبع هستش که به اون Red Shift میگن که فرکانس کم و طول موج زیاد میشه !!!



اگه هم منبع تولید صوت با سرعت Vs  در حال نزدیک شدن به شنونده یا Observer باشه فرکانسی که توسط شنونده شنیده میشه به طریق زیر آنالیز میشه:
با توجه به Blue Shift طول موج توی این حالت کم میشه!!! اگه طول موج جدید باشه اونو بر حسب طول موج قدیم میشه به شکل زیر نوشت !!! اینم باید در نظر گرفت خود فرکانس حاصل تقسیم سرعت بر فرکانسه!!!

خب بعدش برای فرکانس جدید به رابطه زیر میرسیم:

و در نهایت داریم که:


که تو رابطه بالا V سرعت انتشار موج توی محیطه و f هم که فرکانسه !!!

همون طور که از رابطه بالا معلومه مطابق انتظارمون فرکانس تو این حالت بیشتر میشه !!!

در حالت کلی اگه هم Observer و هم Source در حال حرکت باشن با استدلالی مشابه میشه به رابطه زیر رسید !!!


که تو رابطه بالا حالت Vs- و Vo+ برای حالتیه که یکی به سمت دیگه میره و Blue Shift رخ میده!!! و علامتای برعکس برای اونا باعث Red Shift میشه !!!
مثلا با فرض اینکه یه آمبولانس با سرعت 33.5 متر بر ثانیه در حال حرکت باشه و آژیر این آمبولانس فرکانس 400 هرتز تولید کنه و در عین حال شخصی داخل ماشینش با سرعت 24.6 متر بر ثانیه به این آمبولانس نزدیک شه فرکانسی که به گوش راننده ماشین میرسه با فرض اینکه سرعت صوت آزیر ماشین تو هوا 343 متر بر ثانیه باشه از رابطه زیر حساب میشه :


همون طور که انتظار داشتیم فرکانس بیشتری به گوش راننده رسید !!!



۲۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

یه آلبرت و یه مش رمضون و دیگه اصن یه وعضی :دی


http://www.beytoote.com/images/stories/fun/fu3275.jpg

هی روزگار غدار !!! یادمه بچه که بودیم ینی همون اول اولاشا !!! دقیقا نمیفهمیدیم ماه رمضون واسه چیه و چه مفهومی توش داره و بابامون که میگفت روزه بگیر این شکلی بودیم

 

بعدشم که یه کم بزرگتر شدیم بازم فرقی نکرد و بازم میخوردیم و میخوابیدیم و دقیقا نفهمیدیم ماه رمضون ینی چی

الانم که دیگه از سن رشد گذشتم و دارم پیر میشم هم بازم انگار نه انگار و همچنان فقط به فکر سیر کردن شیکم خودمم :)))

آخرشم نفهمیدم قراره کی بفهمم معنی این ماه خدا رو :)))



عیدتون پیشاپیش مبارک
اون عیدیایی که میگیرین موندم بگم کوفتتون بشه یا کوفتتون نشه

۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آلبرت کبیر