Albert's Hypothesis

My Final Theory

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرار مرغ ها» ثبت شده است

مرغ همسایه گاوه :)))

کلا من و همسرم ماجرا زیاد داریم با هم !!! حالا اینکه ربطش به این مطلب چیه رو اگه یه کم صبر کنید میفهمید !!!

من کلا موندم که چرا یه عمره تو ایران میگن " مرغ همسایه غازه " !!! آخه این غاز بیچاره چیکار کرده با این قیافه معصومش !!!

والا با این گرونی گوشت گاو باید بگیم "مرغ همسایه گاوه"

البته این مشکل من با مرغ مربوط به الان نیستا !!! کلا من و مرغ از بچگی آبمون با هم تو یه جوب نمیرفت !!! البته همسر گرامم میدونه من مرغو فقط با "طبخ" خاصی میخورم که خودش میدونه ( برای کسب اطلاعات بیشتر با همسر بنده در صورت دسترسی تماس حاصل فرمایید  )

کلا وقتی میشینم به مرغ فک میکنم خیری توش نمی بینم !!! یه مدت میگفتم خب تخم مرغ که میخورم و باید مرغ باشه که اونم باشه ولی کاشف به عمل اومد بوته تخم مرغم وجود داره !!!

البته خوبه این مرغ بود تا کشور زیر حاشیه ی مرغی بره و مرغ و خروسا لذت ببرن از قیمت بالای مرغ

البته اون وقتا که بچه بودند گوگولی مگولی بودن و منم دوسشون داشتم !!!

 ولی کلا اون زمان که قیمت مرغ بالا نرفته بود مرغا بیکار روزگار بودن عین من و هی کف زمین ولو بودن !!!

ولی همچینی که قیمتشون رفت بالا رفتند تو کار بورس و بازار و این بچه بازیا !!!

البته خب بعضیاشون جنبه نداشتند و از این افزایش قیمت وحشت کردند !!!

البته خب حقم داشتند !!! اگه یکی منم اینجوری میگرفت و تهدیدم میکرد منم شاکی میشدم !!!

ولی کل این بحثا و ربطش به من و همسرم توی این نکته بود که میگن مرغ یه پا داره یا شاید خروسم یه پا داره !!!

بعضا گفته میشه من لجبازم که این نکته خیالی خام بیش نیست

وقتی بحث "مرغ یه پا داره" وسط اومد یاد این افتادم که روی یه پای مرغ داره فشار میاد و یاد بحث کمانش ستونها افتادم که فقط در ارتباط با ستونهایی رخ میده که تحت فشارن !!! البته فشار روحی عاطفی نه ها  

وقتی که یه ستون تحت فشار قرار میگیره تا یه حدی از فشارو تحمل میکنه و بعدش شروع میکنه به خم شدن که به اون بار حدی میگن بار بحرانی !!! البته فک کنم همتون اینو تست کردین که وقتی یه تیکه چوبو از دو طرف فشار میدین از یه جایی به بعد شروع میکنه به خم شدن تا بشکنه !!!

با توجه به شرایط تکیه گاهی برای هر ستون یا المان تحت فشار یه طول موثر تعریف میشه که توی جدول زیر یه سری از حالتای ساده با بار بحرانی و طول موثر می بینید !!!

البته اگه یه تیر زیگلر به فرم زیر تعریف کنید و بخواید اونو آنالیز کنید داریم که :

که در فرم خطی معادله این شکلیه !!!

و با حلش داریم که !!!

البته خیلی با ریزه کاریاش کاری نداشته باشین



خاطره نوشت :

من خودم به شخصه با این نوعش خیلی آشنام آخه خونه قدیمی مامان بزرگم هنوزم توالتش اینجوریه و اصن قدیما که میرفتیم داخلش وحشت میگرفت منو بخصوص که همیشه هم توش سوسک پیدا میشد

۳۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

مغزهایی با کفش های کتانی !!!


شاعر میگه :

چو مغزی به درد آورد روزگار ///// دگر مغزها را نماند قرار

من که در مورد فرار مغزها چیزی نشنیدم، امیدوارم شما هم چیزی نشنیده باشید

اگه هم شنیدید زیاد جدی نگیرید چون اصن یه درصدم واقعیت نداره !!! به جون سیبیلای هیتلر راس میگم مغزا هم دل دارن خب !!! فقط واسه تفریح میرن پاتایا

البته اگه بشینی انواع این مغزا رو بررسی کنی به چیزای جالبی میرسی !!! ینی بهتره اینطوری بگم که مغز ما آدما متناسب با وجود خارجی خودمونه

مثلا مغز اونایی که بدن سازی میرن این شکلیه !!!


اونایی هم که ورزش سالمو انتخاب میکنن مغزشون این شکلیه !!!

بعضیا هم که اهل گلف بازی کردنن همچین مغزی دارن !!!

اینم از مغز بچه ها موقع کارتون دیدن و شادی !!!

مغز معلما هم که از بس درس دادن عینکی شده


این پایینی هم مغز منه اون وقتی که یه ایده میزنه به سرم و میام اینجا و مخ شما رو تحت تاثیر قرار میدم

خب برگردیم سر کار خودمون ینی همون فرار مغزا و این جور چیزا !!! یادمه رسانه ملی اعلام کرد سالانه حدود ۱۵۰ هزار نفر از نخبه های کشور، از ایران میرن ( من که نفهمیدم این آمار و این همه نخبه از کجا اومدن یهو ولی خبر مسرت بخشی که به گوش خورد این بود که بین همه نخبه هایی که از ایران رفتن منو پیدا نکردن و خیالشون راحت شد من هنوز ایرانم )
البته اینم گفتن که هر نخبه که فرار میکنه حدود ۱ میلیون دلار به کشور ضرر وارد میشه و منم هدفم از نرفتن همین حفظ ارزش و سرمایه ملی درون کشوره و نه چیز دیگه
این فرار کردنا خیلیم چیز پیچیده ای نیستا !!! مثلا ممکنه روز عروسیت در بری

یا حتی مثلا موقع خوردن باشی و در بری !!!

البته فرار کردن دیگه سن و سالم نمیشناسه و ممکنه مث این حاج خانوم در حال فرار باشی !!!

خیلی از این فرار مغزا هم از زمانی شروع شد که خیلی از جوونا کارتون فرار مرغا رو دیدن !!! باور کن



با چندتا از مورخین و استادا هم که بحث شد دیدم این فرارا سیر تاریخیش برمیگرده به افلاطون جونم و یونان باستان

۴۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
آلبرت کبیر