Albert's Hypothesis

My Final Theory

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اکابر» ثبت شده است

یه اکابرو یه انیشتینو این همه ماجرا ؟؟؟

یادش بخیر !!! بچه که بودیم ازین ساعت قشنگا داشتیم که تا صداش درمیومد , یه دونه محکم میزدیم تو سرش و خفه میشد !!! این ساعت خوبیش این بود که آدم با زدن اون ضربه,  عقده های درونی خودشو خالی میکرد


حیف که دیگه الان ازونا نداریم ولی به جاش من عاشق این ساعته شدم !!! خودتون که دلیلشو میدونین


البته دیدن این ساعتا هم بدک نیست بخصوص اگه گرسنه باشی و از شانست این ساعت رو دیوار کلاستون باشه !!!


طبق معمول باید بگم بحث از ساعت شروع شد ولی مسلما همینجا تموم نمیشه !!! تا حالا دقت کردی بعضی از معلما فک میکنن چه کلاس جذاب و دوس داشتنی دارن ؟؟؟!!!


آدم سر بعضی کلاسا حال میکنه فقط بخوابه به همین راحتی که می بینید !!!


البته امان از دوستایی که حال میکنن آدمو اذیت کنن و یه جوری خواب سر کلاسو که ارزشش بیشتر از گوش دادن به حرف معلمه , خراب کنن !!! آخه دوسته داریم ؟؟؟!!!


البته در حین اینجور کلاسا آدم دوس داره سرشو محکم بکوبه رو میز ولی برای کم نیووردن جلو استادم که شده من این کارو نمیکنم !!!

البته ریاضی که درس شیرینیه و همه شما هم میدونم عاشقشید !!! من توی اکابر با ریاضی آشنا شدم

بعد کلاس هم که خوراک یه خواب دست جمعیه !!!


اینم یه جور خوابیدنه که میتونه معلمو گول بزنه ,  البته اگه ته کلاس باشی بهتر جواب میده

سر یه کلاس 1 ساعت و 45 دقیقه ای که میشینی , همچینی بگی نگی 45 دقیقه اولش خوب میگذره و میشه یه جوری حرفای مفت معلمو تحمل کرد !!! 30 دقیقه بعد یه کم آدم کلافه میشه و به زور حرف زدن با بغل دستی و یه کمی هم کرم ریختن و سر کار گذاشتن معلم و پرسیدن سوال و تئوری دادن سر کلاس میگذره !!!

ولی اون 30 دقیقه آخر ... اوه اوه ... اسمشو نیار چون خیلی کند میگذره مخصوصا اون 15 دقیقه آخر

مقدمه تئوری(صرفا جهت مطالعه آزاد) :این گذر زمان زمان سر کلاسا منو یاد " فضا زمان خمیده " و انیشتین انداخت !!! بحث ما از یکی از آزمونای کلاسیک نسبیت عام شروع میشه به اسم " انتقال به سرخ " !!! از فیزیک اکابر یاد گرفته بودیم که انرژی هر فوتون برابر E=hf هستش که f بسامد نور بوده و h هم که کوانتوم کنش پلانک !!! که این وسط جرم فوتون از رابطه بدست میاد و باید دقت کرد که این جرم , جرم سکون فوتون نیست !!!

این پرتو نوری وقتی میخواد تو میدان گرانش صعود کنه به اندازهکار انجام میده که خوداختلاف پتانسیل گرانشی بین ابتدا و انتهای راه نوریه !!! چیزی که بدیهیه اینه که وقتی این فوتون ما یه مسیرو طی میکنه انرژی از دست میده که برابره با : E2=E1-W

با قرار دادن مقادیر مرتبط با انرژی به رابطه میرسیم که معروفه به "انتقال به سرخ"


خود تغییرات انرژی پتانسیل با فرض اینکه زمین مرجع پتانسیل باشه و پتانسیل زمین رو صفر درنظر بگیریم , از رابطه محاسبه میشه که تو اون G ثابت گرانشه و  R شعاع یه ستاره و M جرم ستاره !!! در ضمن باید حواسمون به رابطه هم باشه !!!

سمت چپ معادله "انتقال به سرخ" یه عدد بدون بعد هستش ینی هیچ دیمانسیونی نداره به خاطر همین برای بهتر جلوه دادن معادله تعریف روبرو رو در نظر میگیرن


پس معادله "انتقال به سرخ" به شکلدر میاد !!!


که تو این حالتمعروفه به "شعاع شوارتسشیلد"

اصل داستان : خب بریم سراغ همون کلاس درسی که 15 دقیقه آخرش به کندی میگذشت

دو تا ساعت اتمی رو فرض کنید که تو میدان گرانش قرار دارن !!! هر باری که ساعت A یه واحد جلو میره یه بسامد تولید میکنه و به B  میفرسته !!! رابطه ای که واسه گذر زمان بین دو تا ساعت پیدا میشه به شرح زیره !!!

به بیان خیلی فارسی و ساده این رابطه میگه که :

در نزدیکی اجسام پر جرم , سرعت کار ساعت ها آهسته تره ‍!!!

با یه بررسی ساده میشه متوجه این مثال خیلی قشنگ شد که :

ساعتی که روی سطح خورشید ساکنه , به اندازه 6-10 آهسته تر از ساعتیه که روی زمینه !!!


نتیجه گیری من :

چیزایی که  اون بالا دیدید از نظر من مشکل داره آخه سر کلاسای اکابر علیرغم اینکه جرم کره زمین تغییر نمیکنه , نحوه گذر زمان تغییر میکنه !!! اون 15 دقیقه آخر واقعا ستمه !!!

آخه معلمه داریم ؟؟؟


۲۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

یه آلبرت خسته !!!



ینی کل ماجرای ایندفه من از کم انرژی بودن خودم موقع نوشتن مشقای اکابر شروع میشه به حق چیزای ندیده و نشنیده

ینی کلا من بچه هم که بودم خسته که میشدم همینجوری به عکس بالا خمیازه میکشیدم

اصن آقو، خستگی این روزا همه گیر شده !!! مهم نیست چیکاره ای و کجایی !!!

ممکنه تو نت باشی و خسته باشی !!!


یا شایدم ورزشکار باشی و خسته باشی !!!


اصن ممکنه پشت فرمون ماشین باشین ولی خسته باشین !!!


البته اینم بگم که خستگی خوب نیست و عوارض جانبی داره !!!

بعضی وقتا از شدت خستگی زبونت میفته بیرون و حال حرف زدن نداری


شایدم مثل این آقای دکتر چشمات تغییر سایز پیدا کنن


یا اینکه به زور بری مسواک بزنی !!!


خب سردرد هم که همه گرفتارش میشن وقتی خوب نمیخوابن !!!


البته سر کلاسای مدرسه هم میشه خسته بود مگه نه !!!؟؟؟!!!



البته این خستگی واسه نسل الان نیستا !!!

n سال پیش که من و شما هم نبودیم این آقا و حیوون خونگیش خستگی رو تجربه کردن !!!


البته من اون بالا هم گفتم که خستگی همه گیرشده حتی به حیوونا و حشرات هم رحم نکرده !!!

جون من قیافه داغون اینو نیگا کن !!! آدم دلش میسوزه براش


یا مثلا این لاک پشت زبون بسته !!! که من نفهمیدم پیر شده یا خستست یا اینکه هم پیره هم خسته یا شایدم نه پیره نه خسته


ازینا که بگذریم میرسیم به قسمت اصلی داستان

و اونم اینه که خستگی واسه همه چیز حتی میز و صندلی و خیلی چیزای دیگه تعریف میشه !!!

خستگی یا Fatigue تو علم مکانیک جامدات به شکل زیر تعریف میشه :

شکست در اثر بارگذاری دینامیکی

اگه بخوام خیلی ساده توضیح بدم میتونم اینجوری بگم اگه شما روی میز مطالعتون 50 تا کتاب بذارید و دیگه دستی بهش نزنید نیرویی که به طور ثابت داره به میز وارد میشه نیروی وزن کتاباست که به این بارگذاری میگن بارگذاری استاتیکی

ولی حالا اگه اون 50 تا کتابو بذاری رو میز و چند دقیقه بعد برداری و دوباره بذاری سرجاشون و هی این کارو تکرار کنی به این میگن بارگذاری دینامیکی

چیزی که مهمه بدونید اینه که رفتار اشیا تو حالت بارگذاری استاتیکی و دینامیکی متفاوته

ینی مواد در حالت بارگذاری دینامیکی زودتر میشکنند !!!

اگه روی یه نمونه ماده مثلا فولاد بیای آزمایش خستگی که در مورد ریزه کاریش حرفی نمیزنم انجام بدی و بارگذاری دینامیکی متغیر با زمان روش انجام بدی اونم به شکل زیر خواهیم داشت که :




تو شکل بالا به R  میگن نسبت تنش که به شکل پایین آنالیز میشه :



بعد از انجام آزمایش خستگی روی نمونه یه دیاگرام بدست میاد که تنش بر اساس تعداد دور بارگذاری رو نشون میده !!!



همون طور که تو شکل بالا می بینید هر چی دور بیشتر میشه و همچنین عدد R کاهش پیدا کنه احتمال شکست ماده بیشتره !!!

خب دیگه بچه ها بیشتر ازین کشش نمیدم چون میدونم جاش اینجا نیست


۲۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
آلبرت کبیر