Albert's Hypothesis

My Final Theory

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سونیک» ثبت شده است

من و دوستم سونیک :D

توی پست قبلی بهتون گفتم در مورد بازی سونیک پست خواهم گذاشت که به وعده خودم وفا کردم

عجب روزایی بود روزای بچگی و کلی مسخره بازی و نشستن پای بازیایی که دوسشون داشتیم

یکی از بازیای مورد علاقه من بازی قشنگ سونیک بود !!! البته اون زمانا فقط ورژن سگای این بازی موجود بود که من شدیدا لذت می‌بردم


این سونیک پدر سوخته هم دوس دختر داشت و ما هم بعدا با خبر شدیم
هی من به این سونیک گفتم بیا و از خیر چشم تو چشم شدن با این دخترا بگذر عاقبت نداره ولی گوش نداد که ولی خب خدا خیرش بده خوب سرعتی داشت و هر وقت میخواست از دوس دخترش فرار کنه با سرعت سونیک در میرفت

چند روز پیشم فهمیدم که رفته تو جام جهانی و واسه یکی از تیمای نه چندان مطرح محض رضای خدا گل زنی میکنه و اسم خودشو گذاشته لیونل سونیکاینم عکسش موقع شوت زدن

خب ازین مسایل که بگذریم به این نکته جالب میرسیم که اسم سونیک برای این بازی و این شخصیت داستان الکی انتخاب نشده و دلیلی داشته !!!

سونیک به لحاظ لغوی مساله ی مرتبط با سرعت صوت رو بیان میکنه !!! توی علم مکانیک سیالات برای هر جسمی که سرعتی داره یه پارامتر بی‌بعد تعریف میکنند به اسم عدد ماخ که معیاری برای تراکم پذیری سیال در اطراف جسم متحرکه و به صورت زیرم تعریف میشه:


توی فرمول بالا U سرعت جسم متحرکه و a  هم سرعت صوت توی سیال مورد نظر !!! مثلا توی هوای معمول بدون توجه به دمای محیط سرعت صوت چیزی در حدود 330 متر بر ثانیه یا 1188 کیلومتر بر ساعت هستش !!!

طبق تئوری های مکانیک سیالات و آیرودینامیک و هیدرودینامیک، سرعت جسمی که زیر سرعت صوت هستش یا به قولی عدد ماخش زیر یکه معروفه به سرعت مادون صوت یا همون Subsonic !!! به عدد ماخ یک گاها سرعت سونیک هم گفته میشه که همون سرعت صوته !!! حالا میفهمید چرا به شخصیت این بازی با این سرعتش سونیک گفته میشه
برید حال کنید که از من یه چیزی یاد گرفتید
اگه عدد ماخ از یک عبور کنه یا به بیان دیگه جسم بتونه سرعت صوتو بشکونه و با سرعتی فراتر از اون حرکت کنه به اون سرعت مافوق صوت یا Supersonic میگن !!!

البته به ناحیه بینابین اینا یکی عدد فرود 0.8 الی 1.2 ناحیه تراصوتی یا Transonic گفته میشه !!!

اگه جسمی هم بتونه سرعت خودشو به 5 برابر سرعت صوت برسونه که دیگه نور علی نوره و میشه ناحیه هایپرسونیک Hypersonic که بحث امروز من دقیقا سر همین موضوعه !!!

عکس زیر رژیم جریانو توی حالات مختلف نشون میده:


وقتی جسمی با سرعتی پایین‌تر از سرعت صوت حرکت میکنه این اجازه رو به سیال اطرافش میده که خودشو با جسم وفق بده و به طرز مناسبی از جسم بگذره مثل شکل زیر :

وقتی سرعت جسم اینقدر زیاد میشه که به سرعت صوت میرسه و نهایتا ازون میگذره یه اتفاقی که میفته اینه که یه موج شوک اطراف جسم تشکیل میشه که معادلات خاص خودشو داره !!!


می بینید که اطراف جسم فلش شکل یه جریان شوک ایجاد شده !!!

یکی از مسایلی که به طور خاص توی این بحث هایپرسونیک مطرح میشه دمای بالاست !!! وقتی جسمی با سرعت بالای 5 برابر سرعت صوت حرکت میکنه ینی سرعتی حدود 6000 کیلومتر بر ساعت یا حتی بیشتر، بدنه جسم شدیدا داغ شده و مولکولای هوا توی این ناحیه شروع میکنن به تجزیه شدن !!! یکی مولوکول O2 میشه O و سایر مولکول ها هم به اتم تبدیل میشن !!! اینم فراموش نکنیم که توی این دما، جنس بدنه جسم متحرک باید طوری باشه که طاقت بیاره !!! شکل زیر نمودار توزیع دمای یه جسم کروی با شعاع 30 میلیمتر که با سرعت 21384 کیلومتر بر ساعت داره حرکت میکنه رو نشون میده !!! دمای محیط  226.5 و فشار محیط هم 1197پاسکاله !!!


توی شکل هم معلومه که توی ناحیه ای از کره که مستقیم با جریان سیال برخورد داره تقریبا نقطه سکون محسوب میشه دمای جسم 61.735 برابر 226.5 ینی تقریبا 13983 درجه دمای این کره توی اون نقطه مشخصه !!! دیگه خودتون حساب کتاب کنید این دمای میتونه چه چیزایی رو ذوب کنه !!!

این دو تا معادله هم معادلات مومنتوم یا همون اندازه حرکت این جریان هایپرسونیکه:





طی این سالا هم که جاهای مختلفی رو این زمینه پروژه انجام میدن مثل ناسا یا بوئینگ و دارن سعی میکنند موشک‌ها و جت‌هایی رو تولید کنن که توی سرعتای هایپرسونیک کارایی بالایی داشته باشه !!!

خب دیگه بسه !!! میخواستم فرمولای بیشتری رو وارد کار کنم که دلم سوخت واسه همتون




پی‌نوشت:

مجله معروف Scientific American توی آخرین شماره خودش برای ماه سپتامبر اومده به طور اختصاصی وقت خودشو گذاشته روی انیشتین !!!

من که لذت بردم از مطالب این ماهش ^_^
دوستانی که اهل فیزیک هستن بد نیس یه نگاهی بهش بندازن :)
در ضمن با خوندن این پست شاید ارتباط لینک وبلاگم ینی final theory رو با موضوعات وبلاگ قشنگتر درک کنین هر چند که خودم در موردش پست خواهم گذاشت :)


۴۶ نظر موافقین ۶ مخالفین ۱
آلبرت کبیر

من و بازی و دیگه اصن یه وعضی :D

یادم میاد که خیلی خیلی کوچیک که بودیم از فرط بیکاری و به علت نبود امکانات پیشرفته میشستیم با آتاری بازی میکردیم !!!

عجب خاطراتی داشتیم

یه مقدار که بزرگتر شدیم یه میکرو خریدیم و اون موقع هم هنوز مدرسه نمیرفتیم چقد عشق میکردیم که با میکرو بازی میکنیم بخصوص بازی فوق العاده سوپرماریو که اون وقتا قارچ خور صداش میکردیم ^_^

البته من فوتبالیستای میکرو رو هم خیلی دوس داشتم هرچند که متنش ژاپنی بود و حالیمون نمیشد

یه مدت که گذشت و یه کوچولو بزرگتر شدم بابامو مجبور کردم واسم سگا بخره و یادم میاد شبی که از ماموریت برگشت خونه هنوز لباسشو عوض نکرده بود بلندش کردم بردمش برام سگا بخره

توی اون بازه زمانی بازی سونیک رو خیلی دوست داشتم و البته بازی شورش در شهر !!! در مورد سونیک یه پست میذارم حتما

یه چند سال ازینا که گذشت خیلی دلم میخواست پلی استیشن بخرم ولی خب قسمت نشد ولی منم کم نمیووردم و میرفتم کلوپ بازی میکردم

توی اون بازه زمانی هم بازی کراش و کمبت رو زیاد بازی میکردم !!!

تا اینکه بالاخره رسیدیم به کامپیوتر خریدن و خفه کردن خودمون با انواع بازی های کامپیوتری که واقعا اینقده بازی کردیم که پکیدیم

بازی Assassin's Creed که جالب بود در نوبه خودش !!!

بازی Prince of Persia رو هم به شدت دوس داشتم !!!

کیا تریلر قشنگ این بازیو یادشونه ؟؟؟

من عاشق این تریلرم که پرنس تو کوچه میدویید و داهاکا هم دنبالش بود و از همه قشنگتر من عاشق اون سکانس آخرشم که میرسه ته کوچه و داهاکا هم بهش رسیده و پرنس سرشو پایینه و شمشیراشو در میاره و تریلر تموم میشه !!! ینی من عاشق اون تیکه ام !!!

و در نهایت یه بازی که به نظرم باعث بدبختیه نوجوونای این مملکت داره میشه و اونم بازیه کانتره

از همه اینا که بگذریم میرسیم به قسمت اصلی ماجرا !!!

یادم میاد نهضت سوادآموزی و اکابر که بودیم درسی داشتیم به اسم ریاضی عالی که الان البته ریاضیات مهندسی صداش میکنین شما جوونا و توی اون درس بحثی وجود داشت به اسم آنالیز مختلط که به بررسی مسایل موجود در ریاضیات Complex یا مختلط داشت و ریزه کاریای اونو در حد خوبی بررسی میکرد !!!

داخل این بخش یه موضوعی مطرح میشد و اونم کانتور  Contour بود که هر وقت استاد اسمشو میوورد من یه کم میخندیدم آخه خیلی اسمش به بازیه کانتر شبیه بود

ازون جایی که همتون هم میدونید همه هندسه هایی که توی زندگی روزمره باهاشون سر و کله میزنیم معروفن به رویه و آنالیز مربوط به خودشونو دارن !!!

اگه این شکل های سه بعدی یا رویه رو در ارتفاع های مختلف برش بزنید و شروع کنید روی مرز اونا حرکت کنید مقدار ثابتی روی هر کدوم ازونا می بینید که دست بر غذا ( شایدم قضا ) خیلیم مهمند و  بهشون خطوط کانتور یا همون کانتور میگیم و توی علوم مهندسی کاربرد زیادی دارن !!!

البته تو آنالیز مختلط یا همون Complex Analysis یک خم در فضای مختلط هم تعریف میشه !!!

که انتگرالش به شکل زیر درمیاد :

حالا فرض کنید که از تابع f که از فضای Complex به فضای Complex تعریف میشه بخوایم یه انتگرال در راستای خم گاما بگیریم !!! اینجوری داریم که :

واسه مثال میشه تابع زیرو روی دایره به شعاع واحد ازش انتگرال گرفت :

اینکه حالا چطور آنالیز شد و به اینجا رسیدو بیخیال شید برید ریاضیات مهندسی بخونید

البته ای انتگرالای مختلط همچینم هویج نیستن و کاربردای زیادی دارن مثلا یه کار سادشون محاسبه بعضی ازین انتگرالای سخت فضای حقیقی مث انتگرال زیره :

واسه انتگرال گیری ازش میان شبیه سازی انجام میدن و یه تابع مختلط به شکل زیر درنظر میگیرن :

با متد انتگرال کوشی میشه به مقدار زیر رسید :

البته آنالیز مختلط ریزه کاریهای زیادی داره که واقعا نمیشه اینجا بحث کرد !!!

دیگه بسه دیگه خدا خودش هدایتتون کنه



پ . ن :

یادمه قبل اکابر رفتنم انقد سی‌دی بازی داشتم و با کامپیوتر بازی میکردم که هر چی بازی وجود داشت تو خونه ما پیدا میشد !!!

یه بار دوستم از بچه ها پرسید بچه ها میدونید اگه آلبرتو برعکس کنیم چی میشه ؟؟؟ بعدش جواب داد  خب معلومه سی‌دیاش میریزه

خاطره :

بحث بازی شد یادم اومد مدت‌ها پیش رفته بودم اکابر که پیش یکی از دوستان، که دیدم یه تعداد دختر میخوان خاله بازی کنن ... آخه من این دردمو به کی بگم  آخه اکابر جای این کاراس

۶۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
آلبرت کبیر