Albert's Hypothesis

My Final Theory

اسمم بابا خرسیه، میدونین کارم چیه ؟؟؟ :)))

اسمم بابا خرسیه

میدونین کارم چیه

عسل میذارم تو حلقم

هویج و خیار و شلغم


اول از همه بازگشت پیروزمندانه خودمو به جامعه وبلاگی تبریک میگم و اینکه خوشحالم که مجددا شعر بالا رو با ریتم و سبک بچه‌های زیر 5 سال خوندین

دوم اینکه متنی که برای این پست آماده کردم حس میکنم چرت و پرته ولی برای یه شروع بعد یک سال و خرده ای فک میکنم خوبه

داستان به ظاهر داره از چند تا خرس شروع میشه ولی این همه ی ماجرا نیست !!! تا حالا به قیافه این خرسا دقت کردید ؟؟؟!!! هر کدوم واسه خودش ماجراهایی دارن

بعضی هاشون خیلی به فکر خانواده و خانومشونند .... شایدم عاشق و معشوق باشن confused


بعضی هاشون هم خیلی گوگولی بوده و آدم دوس داره لپاشونو بکشه

این یکی که دیگه خرکیفه !!! البته من در مورد لفظ Happy Donkey  یا همون خرکیف و کیفیت HD تو پست "بر خرمگس معرکه لعنت " توضیح دادم ... حالا من موندم لفظ " خرس کیف " هم داریم آیا یا نه ؟؟؟!!!confused

این یکی هم که معلوم نیست دپرسه یا اینکه خوابه

یه سری ازین خرسا هم هستن که رفتن رسانه تا معروف بشن

مثل یوگی دوس داشتنی و اون کشتی جالبش !!!

یا حتی پوی عزیز و عسل دوست و شیکموی خودم

یا شایدم بامزی با اون هیکل ریزه میزه‌ش!!!

یه سری خرسا هم هستن که پوستشون کلفته و دمای منفی و این چیزا حالیشون نیست ما بهشون میگیم خرس قطبی مثل این کوچولو موچولوی دوس داشتنی !!!



کل این ماجرا رو گفتم تا برسیم به بحث قشنگ قطب .... قطب داریم تا قطب .... قطبای بالا توشون خرس بود ولی همه قطبا اینجوری نیستن مثلا همین خراب شده خودمون که یه زمانی توش سواد یادمون میدادن، تو بعضی رشته ها و گرایشا قطب علمیه ولی خداییش من تا حالا تو اونجا خرس ندیدم

در حالت کلی قطب زیاد داریم ولی داستان من چیز دیگس .... همه چی از اون درس انقلاب اسلامی شروع شد .... توی جزوه جمله جالبی بود!!!


" اسد الله علم یک قطب در کودتا و عامل تثبیت محمد رضا شاه "


اینم یه عکس تکی از اسدالله علم، سلام کنین عمو ببینه

بازم باید بگم ماجرا به اینجا ختم نمیشه چون همه این اتفاقات باعث شد تا من بیام اینجا و در مورد درس کنترل خطی حرف بزنم و شما رو مستفیض کنم

اولا از تعریف تبدیل لاپلاس شروع کنم ... البته منظورم تعریف ریاضی اون بودا .... حس و حال توضیح مفاهیم تبدیل لاپلاس Laplace Transform و تبدیل Z یا همون Z-Transform رو ندارم چون وقت میگیره

اگه یه تابعی مثل f داشته باشیم که تابع متغیری مثل زمان یا همون t باشه تبدیل لاپلاسش از رابطه زیر حساب میشه !!!



چیزی که مهمه اینه که برای تحلیل بعضی از سیستمای کنترلی بهتره اونا رو از حوزه زمان خارج کنیم و بعد تحلیلشون کنیم !!! اگه نسبت سیگنال خروجی به سیگنال ورودی تو یه سیستم کنترلی رو بشه به شکل زیر نوشت اونوقته که به ریشه های مخرج قطب گفته میشه !!! پس داریم می بینیم که قطب داریم تا قطب !!!



این وسط معلوم شد که اسدالله علم قطب پایدارکننده حکومت بوده !!!

برای بررسی پایداری یه سیستم یکی از روش‌ها روش نایکوئیست Nyquist Method هستش که رو این بحث میکنه که اگه روی ناحیه بسته در صفحه s یا S-Plane حرکت کنیم و بعد مقادیر موجود را تحت نگاشت GH موجود در مخرج کسر مذکور بررسی کنیم باز به یه مسیر بسته میرسیم که اگه شکل حاصل شده از GH حول عدد 1- نچرخه یا به قولی عدد 1- داخل مسیر بسته نباشه سیستم پایدار می مونه !!! یه جورایی شبیه شکل زیر :


الان خانوما با دیدن شکل بالا میگن آخ جون قلب چه با مزه ولی جا داره بگم زرشک چون میتونه شکلای دیگه هم باشه 
خیلی بخوام فارسی روان بهتون بگم اینه که از اول مدرسه رفتنتون هم که یادتون باشه، توی یک کسر ریاضی، مخرج کسر رو صفر مطلق نمیدیدین و اینجا هم همینه !!! ینی مخرج کسر که همون 1+GH هستش نباید صفر بشه یا بازم به بیان دیگه GH نباید 1- بشه

دیگه از ادامه دادن به این بحث صرف نظر میکنم چون واقعا جای بحث داره ‍

۴۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

فرمول من زیر درخت آلبالو گم شده :))

فرمول من زیر درخت آلبالو گم شده

خبر داری  ؟؟؟ نه، نهconfused

بی خبری ؟؟؟ نه، نهconfused


عاشقتونم که الان این شعرو با ریتم و آهنگ خوندین اونم به سبک بچه‌های زیر 5 سال

اون بالا ما گفتیم درخت آلبالو ولی ماجرا از علاقه خیلی شدید من به این آقای سیب شروع میشه !!!
اما باید اینو بگم که این سیبا مدلای متفاوت دارن مثل این یکی که مثل خود من شیکموئه


یا مثلا این که خیلی زبون دراز و بی ادبه و باید زبونشو برید !!!


چند وقت پیشم خبری شنیدم در مورد مدرسه سیبا که بچه هاشون میرن مدرسه !!!

احتمالا بعد فارغ التحصیلی این شکلی میشن

ولی وای به حال کسی که بیفته دست بچه خلافای محله سیبا اونوقته که دیگه کارش تمومه و باید بگم اصن یه وعضی !!! جون جفت سیبیلای هیتلر قیافشو نیگا کن

خب بریم سراغ اصل ماجرا !!!
خیلی وقت پیشا خدا بیامرز بابابزرگم یه درخت سیب تو حیاط خونشون به اسم من کاشت و اسمش شد درخت سیب آلبرت




این درخت سیب منو یاد نیوتن و اون داستان معروفش انداخت !!!


طبق قانون دوم نیوتن اگه به جسمی نیروی خالص F وارد بشه، جسم شتابی میگیره در راستای نیروی وارد شده و از لحاظ ریاضی ینی :

که تو رابطه بالا V سرعت جسم و m جرم جسم و dv/dt هم شتابه !!!

در سطح فیزیک دبیرستان بچه ها وقتی یه جسم سقوط آزاد میکنه از مقاومت هوا صرف نظر میکنن اما حالا بهتره یه کم دید واقعی‌تر به مسئله داشته باشیم !!!

وقتی یه جسمی داخل یه سیال مثل آب یا هوا با سرعت V حرکت میکنه نیرویی در خلاف جهت حرکتش بهش وارد میشه که معروفه به نیروی درگ که از رابطه زیر بدست میاد :



که تو رابطه بالا p دانسیته سیال و CD ضریب درگ و A سطح تصویر شده جسمه !!!
ضریب درگ وابسته به یه عدد بی بعد به نام عدد رینولدز هستش که با Re نشونش میدن و مقدارش برای یه جسم کروی شکل مثل سیب از رابطه زیر بدست میاد و این عدد بیانگر توربولنت یا آرام بودن جریان سیاله :

که تو رابطه بالا d قطر کره و مخرج کسر هم ویسکوزیته دینامیکی سیال هستش !!!

میزان ضریب درگ بر حسب رینولدز تو دیاگرام پایین معلومه :


اگه سیبو کاملا کروی فرض کنیم و همچنین فرض کنیم که سیب از ارتفاع زیادی با سرعت اولیه صفر به سمت زمین میفته و دیاگرام آزاد زیرو واسش رسم کنیم و شروع کنیم به آنالیز کردنش :

طبق قانون دوم نیوتن داریم که :

که D نیروی درگ و W هم نیروی وزنه که مقدارش برابر با mg هستش که m  جرم سیبه که ما اینجا جرم سیبو 40 گرم فرض میکنیم !!!

با استفاده از جدول زیر برای هوا و فرض دمای 20 سانتیگراد و سیبی به قطر 10 سانتیمتر به معادله دیفرانسیل پایین میرسیم ( البته فرضیاتی که در مورد سیب گفتم صرفا فرضند وگرنه سیب واقعی نیست چون اون روح خسته من اجازه اندازه‌گیری یه سیب واقعی رو بهم نداد )



با استفاده از نرم افزار MATLAB و 4 خط کدنویسی برای حل معادله دیفرانسیل بالا و استفاده از کدنویسی موجود توی تصویر پایین معادله حل میشه:


دیاگرام خروجی برای معادله دیفرانسیل بالا توسط این نرم افزار به شکل زیره:

همونطور که توی شکل بالا معلومه بعد از گذشت تقریبا 4 ثانیه جسم سرعت ثابت پیدا میکنه که اگه اشتباه نکنم تو اکابر بهش سرعت حد میگفتیم !!!

دلیل این پدیده وجود نیروی درگه و اگه نیروی درگ نمی‌بود جسم به طور پیوسته سرعت میگرفت !!!


۵۴ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

تئوریسین کبیر !!!


همانطور که در جریانید آلبرت تازه سوم راهنمایی رو تموم کرده!!! اونایی که ماجرای یه جوجه آلبرت رو نخوندن اول اون پست رو نیگا کنند تا با آلبرت بیشتر آشنا بشن !!!

امروز، آلبرت مجددا فیزیک داره و آلبرت کنار دوستش کریم نشسته !!!


(آلبرت و بقیه بچه‌ها منتظرن تا معلم بیان و ازشون امتحان میانترم بگیره!!! معلمم کمی تاخیر داره و بچه‌ها توی کلاس دارن شیطنت میکنن )

کریم : پس چرا آقا معلم نمیاد آلبرت ؟؟؟

آلبرت : یه تهرانه و کلی دود و ترافیک !!! نگران نباش میاد !!!

کریم : پس فرصت هست برای امتحان مطالعه کرد !!!

(چند دقیقه بعد معلم فیزیک بالاخره میاد تو کلاس و پالتوشو در میاره )

معلم : سلام بچه‌ها بابت تاخیر معذرت میخوام !!! آماده باشین که برگه‌های امتحانی رو پخش کنم !!!

آلبرت : آقا اجازه؟؟؟ یه سوال دارم !!!

معلم : سوالت چیه آلبرت؟؟؟

آلبرت : چرا توی کتاب نوشته وقتی یه جعبه رو با نیروی یک نیوتن هل میدیم موقع استفاده از قانون نیوتن فقط همین نیرو رو مینویسیم؟؟؟

معلم : پس میخواستی چیکار کنی؟؟؟

آلبرت : اینو خوب میدونیم که وقتی نیروی خالصی توی یک جهت داشته باشیم جسم ما شروع به شتاب گرفتن میکنه !!!

معلم : خب که چی؟؟؟ قانون نیوتن هم ارتباط این شتاب و نیرو رو برای ما تعیین میکنه !!! مشکلت چیه آلبرت؟؟؟

آلبرت : مشکل اینجاس که ما روی زمین زندگی می‌کنیم !!! جریان هوای اطرافش چی ؟؟؟

معلم : میشه صرف نظر کرد !!!

آلبرت : اتفاقا به نظر من نمیشه !!! جسم ما یا اون نیروی خالص رو به جلو شتاب گرفته !!! ینی هر ثانیه داره سرعتش میره بالا !!! اثرات فشار هوا رو نمیشه صرف نظر کرد !!!

معلم : خب که چی ؟؟؟!!!

کریم : آلبرت باز شروع کرد :|

( معلم کمی کلافه میشینه رو صندلیش )

معلم : کریم بذار آلبرت ادامه بده !!!

آلبرت : با توجه به هندسه‌ای که جعبه داره میتونیم به طور خیلی ساده بگیم که از یه جایی به بعد جریان هوای حول جعبه از جعبه جدا میشه و جدایش جریان (Flow Separation) خواهیم داشت که اونم اثر خودشو میذاره !!!

 

( بچه‌ها خوشحالن که وقت امتحان میانترم داره میگذره و کریم هم دنبال سوژه میگرده که شیطنت کنه )

کریم(در حالی که میخنده) : حالا اگه نخوای خیلی ساده بگی چطوری میگی آلبرت؟؟؟!!!

آلبرت : اونجوری باید بیایم بر اساس گرادیان فشار و رابطه ناویر-استوکس نیروهای وارد بر جعبه رو تجزیه تحلیل کنیم !!!

کریم : سختش نکن دیگه آلبرت !!! همون یه نیوتن رو بنویس بذار بره پی کارش !!!

معلم(خطاب به کریم با عصبانیت) : ای وای کریم، کریم، به والله که تو مسلمون نیستی کریم !!!

) همون طور که صحبت میکردن صدای زنگ مدرسه میاد و امتحان میفته برای جلسه بعد)



پی‌نوشت:
ببخشین که این پست خیلی افتضاح شد :|
سر فرصت به همتون سر میزنم :|


۳۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

تعبیر وارونه یک فرمول :D


خب جونم براتون بگه که بعد اتمام پخش سریال تعبیر وارونه یک رویای آقای جیرانی، دیدم زشته واقعا که من ینی آلبرت نتونم در مورد دنیای وارونه حرفی بزنم سریالو که یادتون نرفته ؟؟؟

به هر حال برای هر کدوم از ما پیش میاد که اشتباه به مسایل نیگا می‌کنیم و دنیای خودمون رو وارونه می‌بینیم !!! گاهی اوقات برای رفع ابهام کافیه زوایه دیدمون رو عوض کنیم جای اینکه انقد به مسایل سخت نیگا‌کنیم !!! اینجوری مسائل راحت‌تر حل میشه ^_^

البته این نکته در خور توجهه که گاهی اوقات اصن مشکلی وجود نداره که ما داریم بد دنیامون رو می‌بینیم !!! مثلا ممکنه موقع حرکات ورزشی این اتفاق بیفته !!! البته قبلش بهتره جیبتون خالی باشه

یا اینکه وقتی خم شدی سعی میکنی جور دیگه مسائلو ببینی !!! البته این ساختار رو بچه‌های زیر 5 سال بیشتر بهش علاقه دارن

یا اینکه رفتی پارکی، جنگلی یا هر جای دیگه و شیطنتت گل میکنه

البته در حین سقوط از یه ارتفاع که با سر داری میای سمت زمین هم ممکنه چیزایی ببینی که بعدش در اثر جراحت نبینی

البته این مساله فقط بین ما به ظاهر انسانا نیست و بین حیوونا هم این مساله دیده شده !!! مثل این میمون بیچاره !!! حالا اینکه توی این حالت چطور موز از گلوش پایین میره بماند البته پایین میره ولی نسبت به مختصات معکوس

خفاش هم که کارش همینجور حرکتاس ... کلا خوشش میاد

ولی خب باید مراقب چپ چپ نیگا کردن بقیه هم باشی وقتی میخوای متفاوت باشی


یه سری ازین به ظاهر دانشجوها هم هستن که نمیدونن چرا رفتن دانشگاه معلوم نیس میرن دانشگاه که ازدواج کنن یا اینکه میرن درس بخونن یا اینکه دوس دختر و دوس پسر پیدا کنن !!! ولی چیزی که معلومه اینه که اگه به یه سریاشون برگردی بگی معکوس فرمول زیر چی میشه

 برمیگردن میگن این:

از اتاق فرمان اشاره می‌کنند که هر کی اینو گفته غلط کرده

این نکته باید گفته بشه که با توجه به مساله، گاهی اوقات برای حل اون از تبدیلاتی استفاده میشه !!! یه گروه از این تبدیلات، تبدیلات انتگرالی هستند که خودشون گونه‌های مختلفی دارند !!!
توی اکابر و توی درس ریاضیات مهندسی پیشرفته یه تبدیلی هست به اسم تبدیل هنکل (Hankel Transform) که خب اسم یه دانشمند آلمانی بوده که روی این موضوع تحقیق می‌کرده !!!
تبدیل هنکل در واقع میاد تابع f رو به صورت مجموع وزن‌داری از تعداد زیادی تابع بسل نوع اول و با مرتبه بیان میکنه !!! برای یه تابع مثل f رابطه تبدیل هنکل رو میشه به صورت زیر نوشت:

توی رابطه بالا تابع بسل نوع اول با مرتبه
هستش و البته شرط وجود تبدیل هنکل هم رابطه زیره:

البته گاها ممکنه شکل دیگه‌ای رو برای تبدیل هنکل دید که اونم اینجوریه:

که اگه بخوایم یه معادل سازی با رابطه قبلی تبدیلمون داشته باشیم میشه دو تا رابطه زیر رو هم نوشت:



بحث از ابتدا در مورد معکوس بود ... توی دنیای ریاضی وقتی رابطه‌ای داریم که جهت تبدیل یه تابع استفاده می‌کنیم، رابطه‌ای هم خواهیم داشت برای اینکه تابع اصلیمون رو از تابع تبدیل یافته استخراج کنیم !!! به این رابطه معکوس تبدیل  گفته میشه که برای تبدیل هنکل و برای هر دو تا تعریفی که داشتیم میتونیم تعاریف زیر رو ارائه بدیم:

تبدیل معکوس رابطه دوم هم این یکی میشه:

خب دیگه ... برین به کاراتون برسین و بیشتر ازین وقت منو نگیرین
امیدوارم به زندگیتون از زوایه قشنگی نیگا کنین ^_^
۶۱ نظر موافقین ۸ مخالفین ۱
آلبرت کبیر

:D

داستان طبق معمول از یه چیزی شروع میشه ولی به همون چیز ختم نمیشه !!! این دفه بحث ما از میوه ها شروع میشه یا بهتره بگم هسته میوه ها !!! البته میوه ها خواص زیادی هم دارن که من فقط یکیشون رو میگم بهتون

مثلا همین آقای هندونه رو ببین که دم ساحل چه حالی میکنه !!! میگن پر از ویتامین A و C  هستش و واسه رفع تشنگی هم خوبه !!!

اون بالا هم که یه هندونه قاچ خورده هستش که که هسته هاشم پیداس !!!

یا مثلا آقای هلو !!! البته معمولا به مردا نمیگن هلو ولی خب من قصد توهین به کسی رو ندارم !!! یه جا خوندم که گفته بود :"خانومای بارداری که میخوان بچه زیبایی داشته باشن هلو بلخورن " ... حالا من نمیدونم تا چه حد درسته

در ضمن متوجه شدم مغز هسته هلو واسه رماتیسم خوبه !!!


این وسط نباید مستر Mr گلابی رو هم فراموش کرد !!! به هر حال ایشون واسه جلوگیری از بیماریهای قلبی مفیدند !!!
 


در ضمن هسته گلابی هم باید دید و فهمید !!!

این وسط انار واسمون خاطره سازه !!! منظورم همون قضیه صد دانه یاقوت دسته به دسته بودا !!! انارم میگن که واسه قلب خوبه !!! خب خدا رو شکر

خب انارم هسته داره چیه مگه ؟؟؟

البته من به شخصه عاشق سیب خوردنم ... میمیرم واسه این سیب سبزایی که واقعا خوشمزند !!! میگن سیب واسه لاغری خوبه و به دستگاه تنفسی هم کمک میکنه !!! اینم از هستش !!!

خب اگه بخوام اینجوری پیش برم کلی میوه دیگه هم میمونه ولی گفته بودم که اصل ماجرا چیز دیگست


اصل ماجرای امروز ما در مورد معادلات انتگرالیه ... معادلات انتگرالی از جمله معادلات پر کاربرد توی علوم مهندسیه ... البته قدیما که ما اکابر درس میخوندیم توی سال اول اکابر و چندی هم نهضت به ما گفته بودن

یه نمونه ازین معادلات، معادله انتگرالی فردهلم نوع دوم با هسته منفرد هستش !!! این معادله به شکل زیر رو فرض کنین تا بعد بریم سراغ تحلیلش:


توی معادله بالا u همون مجهول معادله س که باید بدست بیاد !!! برای حلش میایم نقاط شبکه خودمون رو به این صورت که محور افقی بین t0 تا tm و محور عمودی حل رو بین s0 تا sm تقسیم می‌کنیم !!! اون وقت فضای تقسیم بندیمون این شکلی میشه:

برای تقریب زدن هسته این معادله رابطه زیر رو میتونیم بکار بگیریم:

که خود ضریب رابطه بالا رو باید با فرمول زیر حساب کنیم:

سر اینکه هسته ما منفرده نمیتونیم روی کل شبکه بدست اومده بالا از این رابطه استفاده کنیم !!! این رابطه روی مربع‌هایی که خط s=t ازشون رد میشه جواب میشه و میشه رابطه مرتب شده زیر رو استفاده کرد:

با ساده کردن این رابطه و حساب کتابایی که داره و من نیاوردم میتونیم رابطه زیر رو برای ضرایب هسته ارائه بدیم:



پ.ن 1 :
یه معذرت خواهی کنم بابت نبود این چند هفته که سرم شدیدا شلوغه و کارای نهضت سوادآموزیم همچنان باد کرده یه گوشه

پ.ن 2 :

کامنتایی که تایید نشده و وبلاگ شما دوستان هم ایشالا در طول هفته تایید شده و خونده میشه ... آرایه لف و نشر داشت این پینوشت

پ.ن 3 :

از کامیار جان بابت طراحی مجدد عکس کنج وبلاگمم تشکر میکنم

پ.ن 4 :

اگه جایی از اطلاعات میوه ای من غلط بود بگین تصحیح کنم

۳۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

تئوری بی نظمی !!!


اگه میخواین ببینین که این مبحث چه ربطی به بی‌نظمی من(که البته این لقب رو پدرم بهم داده بود)داره تا آخرش باید بخونی

چند وقت پیش به یاد گذشته نشسته بودم و داشتم مقاله سال 1963 مرحوم ادوارد لورنز  Edward Lorenz استاد دانشگاه MIT که در مورد جریانات غیر متناوب بخصوص جریانات هیدرودینامیکی بود، می‌خوندم که البته اسم دقیق مقاله Deterministic Nonperiodic Flow هستش!!! تو این مقاله بحث شده بود که سیستم‌های محدودی که معادله دیفرانسیل معمولی غیرخطی قطعی یا معین و یا به قولی Deterministic دارند دارای جواب‌های محدود و نامتناوب هستند که اصولا جزو پاسخ‌های ناپایدار مساله به شمار میرند و نسبت به تغییرات ایجاد شده تو شرایط اولیه خیلی حساسن و منجر به حالات متفاوت درخور توجه و قابل لحاظ میشه

کل اون چیزایی که الان خوندی بریز دور، بیشتر  بحث من  روی ادوارد  لورنز و  نظریه  بی‌نظمی و هندسه فرکتال مندل بروت هستش!!! توی نظریه بی‌نظمی یا همون تئوری آشوب گفته میشه که در هر بی‌نظمی یه نظمی دیده میشه و یه جورایی معادل با مبحث  Turbulence  توی مکانیک سیالاته!!!

حالا اصل قضیه از اینجا شروع میشه !!!! از اونجایی که هزار سال پیشا من خونه مرحوم مادربزرگم زندگی می‌کردم، هر جوری که دوس داشتم روزگار میگذروندم!!! پدرمم هر وقت میومد بهم سر بزنه میگفت آلبرت تو خیلی بی‌نظمی

آخه خودتون با توجه به نظریه بی‌نظمی و عکس پایین که شکار لحظه‌هایی بوده توسط یکی از اقوام از من و محل زندگی گذشتم قضاوت کنید که آیا واقعا من بی نظم بودم ؟؟؟!!!

طبق این نظریه، تو این بی‌نظمی که تو اتاق می‌بینید یه نظمی وجود داره!!! شک داری ؟؟؟!!!

تازه از نظر من اگه بیای طبق اصول مهندسی و نقشه‌کشی خونه رو برش فرضی بزنی و از بالا تصاویر با کیفیت از محل عکس بگیری به این نکته پی می‌بری که اینجا مصداق بارزی از هندسه فرکتال هستش و خیلی از نظریات دیگه در مورد اینجا صادقه!!!



پی‌نوشت:

این عید عزیز رو به همه شما دوستان تبریک میگم ^_^
۴۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۱
آلبرت کبیر

ساخت ایران !!!


روزی شیخنا حاج ملا آلبرت ( قدس الله روحه العزیز ) در گوشه‌ای از خانه نشسته بود و بسی ریاضت‌ها می‌کشید !!!

در عالم غیب بدید که افرادی با قیافه‌هایی بس مشابه کارهایی می‌کنند و چیزهایی با خود به همراه دارند و بسی شیخ متعجب گشت که چگونه کارشان اینگونه گرفته است !!! یکی از آن مشابه القیافه‌ها شیخ را گفت: "فردا، چیزی از دیار ما به دستت می‌رسد"

در این حال بود که شیخ ترسان و لرزان به خود آمد درحالی که حسابی تشنه بود. در این حین یکی از مریدان را پس گردنی زد و وی را فرمود تا از یخچال آب میوه‌ای بدو دهد بلکه جگرش حال بیاید.

همانا مرید برفت و آب انگوری بیاورد و شیخ قطره ای از آن را نوشید و ناگهان نعره بزد که که به کدامین دلیل این آب انگور گرمست !!!

مریدان نگاهی به آب انگور انداخته و متوجه بگشتند یخچال خراب بوده و شیخ امر بفرمود که یخچالی نو از برای وی تهیه نمایند !!! یکی از مریدان برفت و پس از چندی با یخچالی نو بازگشت و نصب نمود !!!

لحظاتی گذشت و شیخ برخاست درحالی که خود نخواست!!!

نگاهی بس عاقل اندر سفیه به یخچال بینداخت و ناگهان مریدان بدیدند که چشمان شیخ باز مانده و عرق از پیشانی وی بریزد و لرزان به یخچال می‌نگرد!!!

مریدان وی را پرسیدند که یا شیخ، از برای چه این‌چنین شده‌این؟؟؟ شیخ بگفت که روی یخچال نوشته بود:Made in china

در این حال بود که در دوره حمایت از تولید ملی، شیخ ماجرای آن سفر معنوی را برای مریدان بازگو کرد و متوجه بگشت که آن متشابه القیافه‌ها چینی‌ها بودند!!!

در این حین بود که مریدان نعره ها بزدند و سر را به دیوار کوبیدند و همگی جان به جان آفرین تسلیم گفتند!!!



پ.ن 1: با لغات چینی و  تولید ملی و آب انگور و یخچال جمله بسازید

پ.ن 2: با توجه به بازگشایی مدارس و دانشگاه‌های سراسر کشور، و به تبع اون بازگشایی مجدد نهضت سوادآموزی بنده، این وبلاگ از این به بعد در روزهای جمعه آپ خواهد شد ^_^

پ.ن 3: دوستانی که کار واجبی داشته باشن میتونن از طریق ایمیل زیر با من در ارتباط باشن :)

Alberts_hypothesis@hotmail.com

۵۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

من و دوستم سونیک :D

توی پست قبلی بهتون گفتم در مورد بازی سونیک پست خواهم گذاشت که به وعده خودم وفا کردم

عجب روزایی بود روزای بچگی و کلی مسخره بازی و نشستن پای بازیایی که دوسشون داشتیم

یکی از بازیای مورد علاقه من بازی قشنگ سونیک بود !!! البته اون زمانا فقط ورژن سگای این بازی موجود بود که من شدیدا لذت می‌بردم


این سونیک پدر سوخته هم دوس دختر داشت و ما هم بعدا با خبر شدیم
هی من به این سونیک گفتم بیا و از خیر چشم تو چشم شدن با این دخترا بگذر عاقبت نداره ولی گوش نداد که ولی خب خدا خیرش بده خوب سرعتی داشت و هر وقت میخواست از دوس دخترش فرار کنه با سرعت سونیک در میرفت

چند روز پیشم فهمیدم که رفته تو جام جهانی و واسه یکی از تیمای نه چندان مطرح محض رضای خدا گل زنی میکنه و اسم خودشو گذاشته لیونل سونیکاینم عکسش موقع شوت زدن

خب ازین مسایل که بگذریم به این نکته جالب میرسیم که اسم سونیک برای این بازی و این شخصیت داستان الکی انتخاب نشده و دلیلی داشته !!!

سونیک به لحاظ لغوی مساله ی مرتبط با سرعت صوت رو بیان میکنه !!! توی علم مکانیک سیالات برای هر جسمی که سرعتی داره یه پارامتر بی‌بعد تعریف میکنند به اسم عدد ماخ که معیاری برای تراکم پذیری سیال در اطراف جسم متحرکه و به صورت زیرم تعریف میشه:


توی فرمول بالا U سرعت جسم متحرکه و a  هم سرعت صوت توی سیال مورد نظر !!! مثلا توی هوای معمول بدون توجه به دمای محیط سرعت صوت چیزی در حدود 330 متر بر ثانیه یا 1188 کیلومتر بر ساعت هستش !!!

طبق تئوری های مکانیک سیالات و آیرودینامیک و هیدرودینامیک، سرعت جسمی که زیر سرعت صوت هستش یا به قولی عدد ماخش زیر یکه معروفه به سرعت مادون صوت یا همون Subsonic !!! به عدد ماخ یک گاها سرعت سونیک هم گفته میشه که همون سرعت صوته !!! حالا میفهمید چرا به شخصیت این بازی با این سرعتش سونیک گفته میشه
برید حال کنید که از من یه چیزی یاد گرفتید
اگه عدد ماخ از یک عبور کنه یا به بیان دیگه جسم بتونه سرعت صوتو بشکونه و با سرعتی فراتر از اون حرکت کنه به اون سرعت مافوق صوت یا Supersonic میگن !!!

البته به ناحیه بینابین اینا یکی عدد فرود 0.8 الی 1.2 ناحیه تراصوتی یا Transonic گفته میشه !!!

اگه جسمی هم بتونه سرعت خودشو به 5 برابر سرعت صوت برسونه که دیگه نور علی نوره و میشه ناحیه هایپرسونیک Hypersonic که بحث امروز من دقیقا سر همین موضوعه !!!

عکس زیر رژیم جریانو توی حالات مختلف نشون میده:


وقتی جسمی با سرعتی پایین‌تر از سرعت صوت حرکت میکنه این اجازه رو به سیال اطرافش میده که خودشو با جسم وفق بده و به طرز مناسبی از جسم بگذره مثل شکل زیر :

وقتی سرعت جسم اینقدر زیاد میشه که به سرعت صوت میرسه و نهایتا ازون میگذره یه اتفاقی که میفته اینه که یه موج شوک اطراف جسم تشکیل میشه که معادلات خاص خودشو داره !!!


می بینید که اطراف جسم فلش شکل یه جریان شوک ایجاد شده !!!

یکی از مسایلی که به طور خاص توی این بحث هایپرسونیک مطرح میشه دمای بالاست !!! وقتی جسمی با سرعت بالای 5 برابر سرعت صوت حرکت میکنه ینی سرعتی حدود 6000 کیلومتر بر ساعت یا حتی بیشتر، بدنه جسم شدیدا داغ شده و مولکولای هوا توی این ناحیه شروع میکنن به تجزیه شدن !!! یکی مولوکول O2 میشه O و سایر مولکول ها هم به اتم تبدیل میشن !!! اینم فراموش نکنیم که توی این دما، جنس بدنه جسم متحرک باید طوری باشه که طاقت بیاره !!! شکل زیر نمودار توزیع دمای یه جسم کروی با شعاع 30 میلیمتر که با سرعت 21384 کیلومتر بر ساعت داره حرکت میکنه رو نشون میده !!! دمای محیط  226.5 و فشار محیط هم 1197پاسکاله !!!


توی شکل هم معلومه که توی ناحیه ای از کره که مستقیم با جریان سیال برخورد داره تقریبا نقطه سکون محسوب میشه دمای جسم 61.735 برابر 226.5 ینی تقریبا 13983 درجه دمای این کره توی اون نقطه مشخصه !!! دیگه خودتون حساب کتاب کنید این دمای میتونه چه چیزایی رو ذوب کنه !!!

این دو تا معادله هم معادلات مومنتوم یا همون اندازه حرکت این جریان هایپرسونیکه:





طی این سالا هم که جاهای مختلفی رو این زمینه پروژه انجام میدن مثل ناسا یا بوئینگ و دارن سعی میکنند موشک‌ها و جت‌هایی رو تولید کنن که توی سرعتای هایپرسونیک کارایی بالایی داشته باشه !!!

خب دیگه بسه !!! میخواستم فرمولای بیشتری رو وارد کار کنم که دلم سوخت واسه همتون




پی‌نوشت:

مجله معروف Scientific American توی آخرین شماره خودش برای ماه سپتامبر اومده به طور اختصاصی وقت خودشو گذاشته روی انیشتین !!!

من که لذت بردم از مطالب این ماهش ^_^
دوستانی که اهل فیزیک هستن بد نیس یه نگاهی بهش بندازن :)
در ضمن با خوندن این پست شاید ارتباط لینک وبلاگم ینی final theory رو با موضوعات وبلاگ قشنگتر درک کنین هر چند که خودم در موردش پست خواهم گذاشت :)


۴۶ نظر موافقین ۶ مخالفین ۱
آلبرت کبیر

من و بازی و دیگه اصن یه وعضی :D

یادم میاد که خیلی خیلی کوچیک که بودیم از فرط بیکاری و به علت نبود امکانات پیشرفته میشستیم با آتاری بازی میکردیم !!!

عجب خاطراتی داشتیم

یه مقدار که بزرگتر شدیم یه میکرو خریدیم و اون موقع هم هنوز مدرسه نمیرفتیم چقد عشق میکردیم که با میکرو بازی میکنیم بخصوص بازی فوق العاده سوپرماریو که اون وقتا قارچ خور صداش میکردیم ^_^

البته من فوتبالیستای میکرو رو هم خیلی دوس داشتم هرچند که متنش ژاپنی بود و حالیمون نمیشد

یه مدت که گذشت و یه کوچولو بزرگتر شدم بابامو مجبور کردم واسم سگا بخره و یادم میاد شبی که از ماموریت برگشت خونه هنوز لباسشو عوض نکرده بود بلندش کردم بردمش برام سگا بخره

توی اون بازه زمانی بازی سونیک رو خیلی دوست داشتم و البته بازی شورش در شهر !!! در مورد سونیک یه پست میذارم حتما

یه چند سال ازینا که گذشت خیلی دلم میخواست پلی استیشن بخرم ولی خب قسمت نشد ولی منم کم نمیووردم و میرفتم کلوپ بازی میکردم

توی اون بازه زمانی هم بازی کراش و کمبت رو زیاد بازی میکردم !!!

تا اینکه بالاخره رسیدیم به کامپیوتر خریدن و خفه کردن خودمون با انواع بازی های کامپیوتری که واقعا اینقده بازی کردیم که پکیدیم

بازی Assassin's Creed که جالب بود در نوبه خودش !!!

بازی Prince of Persia رو هم به شدت دوس داشتم !!!

کیا تریلر قشنگ این بازیو یادشونه ؟؟؟

من عاشق این تریلرم که پرنس تو کوچه میدویید و داهاکا هم دنبالش بود و از همه قشنگتر من عاشق اون سکانس آخرشم که میرسه ته کوچه و داهاکا هم بهش رسیده و پرنس سرشو پایینه و شمشیراشو در میاره و تریلر تموم میشه !!! ینی من عاشق اون تیکه ام !!!

و در نهایت یه بازی که به نظرم باعث بدبختیه نوجوونای این مملکت داره میشه و اونم بازیه کانتره

از همه اینا که بگذریم میرسیم به قسمت اصلی ماجرا !!!

یادم میاد نهضت سوادآموزی و اکابر که بودیم درسی داشتیم به اسم ریاضی عالی که الان البته ریاضیات مهندسی صداش میکنین شما جوونا و توی اون درس بحثی وجود داشت به اسم آنالیز مختلط که به بررسی مسایل موجود در ریاضیات Complex یا مختلط داشت و ریزه کاریای اونو در حد خوبی بررسی میکرد !!!

داخل این بخش یه موضوعی مطرح میشد و اونم کانتور  Contour بود که هر وقت استاد اسمشو میوورد من یه کم میخندیدم آخه خیلی اسمش به بازیه کانتر شبیه بود

ازون جایی که همتون هم میدونید همه هندسه هایی که توی زندگی روزمره باهاشون سر و کله میزنیم معروفن به رویه و آنالیز مربوط به خودشونو دارن !!!

اگه این شکل های سه بعدی یا رویه رو در ارتفاع های مختلف برش بزنید و شروع کنید روی مرز اونا حرکت کنید مقدار ثابتی روی هر کدوم ازونا می بینید که دست بر غذا ( شایدم قضا ) خیلیم مهمند و  بهشون خطوط کانتور یا همون کانتور میگیم و توی علوم مهندسی کاربرد زیادی دارن !!!

البته تو آنالیز مختلط یا همون Complex Analysis یک خم در فضای مختلط هم تعریف میشه !!!

که انتگرالش به شکل زیر درمیاد :

حالا فرض کنید که از تابع f که از فضای Complex به فضای Complex تعریف میشه بخوایم یه انتگرال در راستای خم گاما بگیریم !!! اینجوری داریم که :

واسه مثال میشه تابع زیرو روی دایره به شعاع واحد ازش انتگرال گرفت :

اینکه حالا چطور آنالیز شد و به اینجا رسیدو بیخیال شید برید ریاضیات مهندسی بخونید

البته ای انتگرالای مختلط همچینم هویج نیستن و کاربردای زیادی دارن مثلا یه کار سادشون محاسبه بعضی ازین انتگرالای سخت فضای حقیقی مث انتگرال زیره :

واسه انتگرال گیری ازش میان شبیه سازی انجام میدن و یه تابع مختلط به شکل زیر درنظر میگیرن :

با متد انتگرال کوشی میشه به مقدار زیر رسید :

البته آنالیز مختلط ریزه کاریهای زیادی داره که واقعا نمیشه اینجا بحث کرد !!!

دیگه بسه دیگه خدا خودش هدایتتون کنه



پ . ن :

یادمه قبل اکابر رفتنم انقد سی‌دی بازی داشتم و با کامپیوتر بازی میکردم که هر چی بازی وجود داشت تو خونه ما پیدا میشد !!!

یه بار دوستم از بچه ها پرسید بچه ها میدونید اگه آلبرتو برعکس کنیم چی میشه ؟؟؟ بعدش جواب داد  خب معلومه سی‌دیاش میریزه

خاطره :

بحث بازی شد یادم اومد مدت‌ها پیش رفته بودم اکابر که پیش یکی از دوستان، که دیدم یه تعداد دختر میخوان خاله بازی کنن ... آخه من این دردمو به کی بگم  آخه اکابر جای این کاراس

۶۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

یه آلبرت موجی !!!

سر بحث ازونجایی باز میشه که من دوباره موجی شدم و دارم مطلب می نویسم !!! شاید به خودتون بگید چه ربطی داره ولی خب جواب منطقیش تو واژه موج خوابیده و مفهوم دریا !!!
آخ که نمیدونید دنیای زیر آب عجب عالمی داره !!!
وقتی میرید زیر آب چیزای مختلفی می بینید !!! مثل اینایی که تو شکل زیرند !!! می بینید چه قیافه های مهربونی دارن !!!


البته بستگی به شانستونم داره ها چون ممکنه اون پایین گرفتار این شید که همچینی خیلی گرسنس و بعدشم که دیگه "اصن یه وعضی "



پدیده جالب دیگه اینه که ما " ماهیگیری " شنیده بودیم ولی " آدم گیری " نشنیده بودیم


بریم سراغ قسمت جالب کار که موج محسوب میشه !!!
وقتی موج میاد باید مواظب باشید وگرنه معلوم نیست چی میشه


البته ممکنه خیلی ریلکس باشید و موج سواری کنید !!!

البته باید مواظب موجای با ارتفاع زیاد باشید چون انرژی موج با توان 2 ارتفاع موج رابطه مستقیم داره !!!

فقط باید شانس بیارید که سونامی نیاد چون اون وقت کاری از دست من برنمیاد چه برسه به مسئولین !!!

البته اگه مثل عکس پایین زیر موج کلی دلفین باشه دیگه بازم احتمال زنده موندنتون زیاد نیست


آنالیز ریاضی موج ازون جایی شروع میشه که آقای Airy با فرض دامنه موج کم و فرض پتانسیلی بودن جریان آب معادله زیرو واسه موج درنظر گرفت !!!

تو رابطه بالا به حرف یونانی (فی) میگن پتانسیل سرعت یا همون Velocity potential
اینم از شرایط مرزی حل مساله !!!

شرط مرزی اول میگه که بستر یا کف دریا هیچ حرکتی نداره و سرعت سیال اون پایین صفره !!!
شرط دوم مربوط به سطح دریاست که از رابطه برنولی زیر بدست اومده :

شرط سوم میگه که سرعت تغییر ارتفاع سطح آزاد آب با سرعت ذرات سیال تو سطح آب برابره و اگه برابر نباشه ذرات سیال از پروفیل خارج میشن و رو سطح آب پاشش آب به سمت بیرون داریم !!!
شرط آخر هم که پریودیک بودن موجو مدنظر قرار میده که توی اون C سرعت یا Celerity موجه و T پریود زمانی موج
آقای Airy با یه سری فرضیا ساده ساز معادله رو حل کرد و رسید به روابط زیر :

که تو روابط بالا حرف یونانی (اتا) پروفیل موج و H فاصله قعر تا قله موجه و h هم عمق آب محسوب میشه و امگا هم که فرکانس موج آبه که از رابطه Dispersion زیر بدست میاد !!!

منظور از K هم عدد موجه که مقدارش برابر با رابطه زیر هستش :

که تو رابطه بالا حرف یونانی لامدا طول موجه !!!
اینم بگم که tanh و sinh  و cosh توابع هایپربولیک محسوب میشن !!!
با در نظر گرفتن شرط دینامیکی ستون آب فشار به صورت زیر محاسبه میشه !!!

اگه از خیلی روابط دیگه که فقط ذهن شما رو به تشویش میکشه صرف نظر کنم میرسیم به چیزای جالب!!!
چیزی که قابل بدست اوردنه مکان هندسی حرکت ذرات سیاله که تو آب کم عمق شبیه بیضی هستشو معادلش قابل محاسبست که من دیگه نمیارمشون اینجا و تو آب عمیق شبیه یه دایرست !!!


از آقای Airy که بگذریم میرسیم به آقای استوکس که معالات بالا رو تو حالت غیر خطی حلشون کرد !!!

جا به جایی ذرات سیال واسه موج استوکس مرتبه 2 بصورت زیره :

که ترم آخر اون که با قرمز مشخص کردم معروفه به "ترم انتقال جرم" که غیر پریودیک هستش !!!
سرعت انتقال جرم یا Mass Transport Velocity  میشه :

چیزی که خوبه بدونید اینه که این سرعته انتقال جرمی هستش که باعث میشه اگه شما یه جسمو توی آب بندازید بعد چند وقت برسه به ساحل !!!



خاطره نوشت:
یادمه هزار سال پیش من و حدود 19 نفر دیگه از افراد محصل در نهضت های سوادآموزی مختلف، از طرف یکی از بخشای وزارت فرهنگ و آموزش عالی و مرتبط با ریاست جمهوری که شما جوونای الان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و معاونت علم و فناوری ریاست جمهوری صداشون میکنین دعوت شده بودیم برای یه جلسه ای!!!
توی اون جلسه من به رییس جلسه هم گفتم که این سیلابس دروسی که در حال تدریس توی نهضتای سوادآموزی کل کشوره، دیگه قدیمی شده و باید تغییراتی روش اعمال شه !!!
بعد از گذر این هزار سال و تاسیس دانشگاهای ملی در سراسر کشور، همچنان بنده شاهد تدریس همون سیلابس قدیمی توی دانشگاهای امروزی ام !!! فقط اون زمان ما توی نهضت میخوندیم و الان توی دانشگاه ادامه داره این روند :|
البته شاید تغییراتی صورت گرفته باشه که من بی خبرم ... اگه تغییری کرده منم در جریان بذارید :|
۳۸ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

غولی به نام کتاب !!!


زیاد سرتونو درد نیارم ... فقط اینو بگم که بعضیا جوری از مطالعه و کتابخونی در میرن که انگار کتاب هیولاس و میخواد اونا رو بخوره و مث شکل بالا دنبالشونه :|
جالبیش اینجاس که بعضیا رو تا بهشون میگی کتاب بخون میگن کتاب بخونم که چی بشه :|
بعضیا هم که بهونه مسخره ای دارن که میگن "وقت نداریم کتاب بخونیم" !!! آقا خواهر من برادر من، روز 24 ساعته ... 6 ساعت که خواب باشی و به فرض اینکه 9 ساعتم سر کار باشی روی هم رفته میشه 15 ساعت ... با این همه 9 ساعت برای تموم کارای دیگه از جمله خورد و خوراک و مطالعه و زن و بچه و چیزای دیگه باقی میمونه !!!
خداییش توی این 9 ساعت نیم ساعت الی 1 ساعت مطالعه جای دوری نمیره !!! تازه آخر هفته رو کاری ندارم که تعطیله !!!
خود من، هم متاهلم هم نهضت سوادآموزی درس میخونم هم سابقه کار دارم و مشغله‌های دیگه !!! این حرف که گفته میشه زمان برای مطالعه نیس رو کلا نقض میکنم !!!

البته این نکته هم قابل ذکره که هدف مطالعه هم باید مشخص شه ... متاسفانه یه سریا صرفا جهت اینکه کلاس بذارن و خودشونو روشن فکر خطاب کنن کتاب باز میکنن و ازش درسی نمیگیرن و فقط میخونن تا سراغ کتاب بعدی برن !!! 

اصول و هدف کتابخونی و امر یادگیری رو باید از همون دوران کودکی به بچه‌هامون یاد بدیم تا سیستم فکری فرزندامون درست بالا بیاد :)

شاید کتابخونه‌هایی مثل کتابخونه شهر اشتوتگارت آلمان و یا جورج پی‌بادی آمریکا که جزو معروف‌ترین کتابخونه‌های جهان هستن اطرافمون نداشته باشیم ولی همچنان می‌تونیم کتابایی رو که میخوایم راحت پیدا کنیم !!!





پ.ن:
به لطف یکی از دوستان، گروه تلگرامی "کتاب‌نامه" با هدف ترویج مطالعه و معرفی کتب تشکیل شده و هر کدوم از شما دوستان که اهل مطالعه هستین میتونین از طریق لینک زیر عضو بشین !!!

لینک گروه کتاب‌نامه


قوانین گروه به شرح زیر هستن:

۱. قسمت‌‌های ترجیحا کوتاه و تاثیرگذار از کتابی که مد نظرتان است را بگذارید.

2.نوشته‌ها را حتما خودتان بنویسید و یا اگر جایی دیدید، مطمئن شوید در کتاب موردنظر نوشته شده و بعد به اشتراک بگذارید.

3. برای تسهیل در امر جست‌جو نام کتاب، نام نویسنده و ناشر کتاب را هشتگ کنید.

4.اول هرماه با توجه به علاقه دوستان کتابی معرفی می‌شود و در آخر ماه(25 تا 29ام) به نقد آن می‌پردازیم.

5.مهم‌تر از همه چیز چت در مورد مسائلِ غیر مرتبط با گروه اکیدا ممنوع است و بعد از دو‌بار تذکر‌، اخراج می‌شوید.

6.رعایت ادب و احترام و رعایت حریم خصوصی اعضا در اولویت است.

7. مطالب خود را با فاصله‌ی زمانی مناسب ارسال نمایید.

۳۷ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

دیوار ترک خورده


روزی شیخنا حاج ملا آلبرت به همراه مریدان از کوچه همی گذر بکرد و نگاهش به دیوار کوچه افتاد که ترکی بس عظیم در آن نهادینه شده بود !!! یکی از مریدان، وی را پرسید که یا شیخ، این ترک عظیم روی دیوار از برای چه ایجاد شده؟؟؟ یا شیخ حکمش چیست ؟؟؟

شیخ خنده‌ای بکرد و بگفت که بر روی دیوار نوشته بودند اینترنت سرعت بالا همی به فروش می‌رود و حال آنکه اگر تو این دروغ بزرگ را روی هر ساختمانی بنویسی این ساختمان تخریب می‌شود، این ساختمان نیز شانس آورده که از بتن بوده و فقط ترک خورده است !!!

در این حال بود که مریدان هریک نعره‌ای بزدند و سر را به دیوار بتنی همی‌کوبیدند و جان به جان آفرین تسلیم گفتند و دیوار نیز خراب بگشت !!!



پ.ن:

هفته پیش بود که با همسر محترمه رفته بودیم نمایشگاه نوشت افزار و منم که کم نمیارم این تخته شاسی رو برای خودم خریدم(البته اگه اسمشو درست گفته باشم)

اصن کودک درون داره تو وجودم موج میزنه


۵۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

ریش عالی متعالی :p



داشتم به ریش فکر میکردم که دیدم یه تزی هم در مورد ریش بدم بد نیس !!! از اونجایی که من فقط به حدی از ریش اعتقاد دارم به خودم میگم این جوونایی که الان یه هوا ریش میذارن چه دلیلی واسه خودشون دارن !!! دیدم زشته اگه نتونم به عنوان یه آلبرت یه تحلیل ریاضی از ریش داشته باشم

اگه به ریش به عنوان یه جسم صلب یا همون Rigid Body نگاه کنیم و فرض کنیم که آب و هوای منطقه آفتابیه و وزش باد هم نداریم !!! اگه شخص ریش‌دار با سرعت ثابت U توی یه خیابون مستقیم حرکت کنه معادل با اینه که شخص سر جاش ثابت ایستاده و باد با سرعتداره به ریش اون برخورد میکنه (البته تفاوتایی وجود داره که بماند) مثل شکل زیر:


تو این حالت نیروی فشاری که به ریش وارد میشه رو میتونید از رابطه انتگرالی زیر حساب کنید:

که تو این رابطه p دانسیته سیاله که برای هوا برابر با 1.225 کیلوگرم بر متر مکعب هستش که جا داره بگم این عدد تقریبیه و برای دمای 15 درجه و فشار سطح آزاد دریائه و درستش اینه که از معادله حالت گاز ایده آل تو مباحث ترمودینامیکی استفاده کنیم !!! وجود ریش باعث میشه تا شخص ریشدار انرژی بیشتری هنگام حرکت صرف کنه و زودتر گرسنش بشه و این صرفه اقتصادی نداره
حالا اگه شخص مذکور سرشو عین مرد و مثل شکل زیر بالا بگیره دیگه اون مقدار نیرو رو تحمل نمیکنه ولی به جاش درگ اصطکاکی بهش وارد میشه که به نظر من قابل تحمل تره ولی خب ممکنه گردن درد بگیره

البته تو این حالت یه لایه مزری Boundary Layer  خیلی قشنگی حول ریش ایجاد میشه که تو این ناحیه ویسکوزیته خیلی مهمه و معادلات لایه مرزی و ناویر-استوکس باید وارد کار بشه !!!! البته از انحنای ریش نسبت به طول اون صرف نظر میکنیم و اونو بصورت صفحه تخت مدل میکنیم که این فرض برای ریشای بلندتر درست‌تره





البته چون وقت میگیره تا همه رو توضیح بدم مستقیم میرم سراغ این آقای ریشدار وقتی که میره دریا شنا کنه !!! این آقا وقتی میره شنا یه مشکلی که براش ایجاد میشه اینه که سطح تماس بدنش با آب زیاد میشه و موقع شنا کردنم هم باید انرژی بیشتری صرف کنه !!! وضعیت حرکت سیال مثل شکل زیره !!!



البته اگه این آقا انرژی کافی نداشته باشه و ریشش هم مزاحمش باشه و از شانس بدش یه کوسه هم دنبالش باشه دیگه کارش تمومه


البته باید بگم که ریش همیشه هم بد نیست !!! مثلا توی دوران جوونی به علت سیاهی ریش، ریش میتونه نقش جسم سیاه رو ایفا کنه و کل نور خورشید رو به خودش جذب کنه و شخص رو گرم کنه البته این عمل توی تابستون باعث پخته شدن این شخص میشه مگر اینکه رنگش کنه البته توی سنین پیری به علت سفید بودن ریش نور خورشید دفع میشه

یکی دیگه از کاربردای ریش توی فیلم ارباب حلقه ها دیده شد !!! وقتی گیملی داشت میفتاد تو دره، لگولاس ریشای اونو گرفت و نجاتش داد !!! اگه گیملی ریش نداشت الان رسما مرده بود. این سه تا عکس بیانگر این مساله هستند





خب دیگه حالا آقا پسرایی که اینجا حضور فعال دارن برن فک کنن که ریش براشون مفیده یا نه
۶۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

پارادوکس آلبرت !!!




همه چی از اون غروب آفتاب شروع شد !!! یه غروب تو یکی از بهترین روزای تابستونی !!! نم نم بارون می بارید !!! مثل همیشه بازم تو خیابونای اطراف هفت حوض قدم میزدم !!! بازم اونو اونجا دیدم !!! خیلی دوست داشتم برم سمتش !!! نمیدونم چرا ولی ازش خوشم اومده بود !!! چهره دوست داشتنی و معصومی داشت !!! خیلی دلم میخواست برم دستاشو بگیرم تو دستم !!! ولی میترسیدم بهم دست بند بزنه !!! آره بازم خودش بود، مامور گشت ارشاد

 

بگذریم بابا بریم سراغ کار خودمون !!! در اصل همه چی از اون شب که واسه شام طبق معمول به خاطر تنهایی رفتم خونه عموم، شروع شد !!! بحث سر آلرژی من بود که فهمیدیم آخر سر باید برم بتامتازون بزنم !!! جالب تر این بود که زن عموم میگفت یکی از فامیلای نزدیکش به قرصا و آمپولای ضد حساسیت، حساسیت داره

 در نوع خودش پارادوکس جالبی بود !!! حساسیت به داروی ضد حساسیت !!! اینجا بود که مغزم طبق معمول با سرعت بالا شروع کرد به تحلیل مسائل و رسیدم به تئوری پارادوکس دالامبر D’Alembert’s Paradox که توی این تئوری شخصیت جالب دالامبر با انجام آزمایشهایی خلاف اون چیزایی رو که فکر میکرد دید !!! تو مکانیک سیالات وقتی سیال رو ایده آل فرض میکنیم دو مفهوم برای ما داره !!! یا اینکه گرادیان سرعت رو خیلی کمه یا اینکه از ویسکوزیته Viscosity سیال صرف نظر کردیم که تو این حالت به جای معادلات ناویر استوکس از معادلات اویلر زیر استفاده میکنیم !!!



طبق این نظریه اجسام وقتی در مقابل جریان سیال قرار میگیرن نباید به اونا نیروی درگ وارد بشه ولی با این آزمایشات خلافش دیده شد !!!

حالا بریم سراغ تئوری پارادوکس خودم یعنی تئوری پارادوکس آلبرت!!! من میگم که هر وقت چیزی تو جامعه پیدا بشه که اون چیز بتونه جامعه رو به سمت انحطاط بکشونه تا حدی که ناراحتی عصبی ایجاد کنه و حتی باعث بشه من تا دم خودکشی برم، اون چیز باید ف _ ی * ل - ت * ر بشه

تو این چند وقته اخیر هر چی میای سایت باز کنی می بینی ف _ ی * ل -ت * ر شده مستقیم میره تو این سایت پیوندها که این زیر عکسشو می بینید



فکر کنم تا چند وقت دیگه مجبور شم سایت نهضت سوادآموزی خودم رو با ف_ ی *ل -ت * ر  ش_ک*ن باز کنم !!! احتمال داره تو خود آمریکا تا چند وقت دیگه این سایت نفوذ کنه و مردم اونجا هم بی نصیب نمونن از برکات سایت پیوندها !!! دیدم اگه بتونم اثبات کنم خود این سایت باعث ایجاد ناراحتی اعصاب شده و یا اینکه یه مورد از موارد فسق و فجور توش وجود داره میتونم خود این سایت پیوندها رو هم ف _ ی * ل - ت * ر  کنم !!! فکرشو بکن

با این کار خودم یه پارادوکس تازه خلق کردم که شاید بتونم تو گینس ثبتش کنم
۴۹ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

پرواز یا مرگ، مساله اینست :)))


خب بذار ببینم این دفه ماجرا از کجا شروع شد ؟؟؟

آها این دفه کل ماجرا ازون جایی شروع شد که شخص شخیص بنده تو هواپیما نشسته بودم و طبق معمول کنار بال هواپیما بودم و یهو دوهزاریم افتاد که میشه خوب چیزایی در مورد این هواپیمای نه چندان امن نوشت

اینم عکس بالش که خودم گرفتم و بعدا میفهمید این عکس بیچاره چه ربطی داره به کار ما !!!

خب این هواپیماها هم دل دارن مث این یکی که اینجوری اینقد غذا خورده و تپل شده !!!

بعضیاشونم دلشون به این خوشه که شخصیتایی معروفی مث " فامیل دور " داخلشون سواره

خب قیافش شبیه فامیل دوره چیکار کنم خب

تازشم اینم بگم که این قدیمیاشون ینی اون ملخیا هم واسه خودشون عالمی دارن هنوز که نگو و نپرس !!!

ولی میدونی چی کیف میده ؟؟؟ اینکه مث این بچه کوچولو پشت پنجره باشی و از بیرون همه چیو خوب نیگا کنی !!!

البته این روزا همه جور جانداری سوار هواپیما میشه مث این جاندار متشخص که منو یاد استوارت کوچولو میندازه !!!

وسط این همه اینا هلی کوپترو اصن نمیشه فراموش کرد بخصوص واسه من که باهاش خاطره دارم !!! نه اینکه سوارش شده باشما !!! یادمه توی نهضت سواد آموزی سر درس ترمودینامیک با یکی از معلمای هوافضا من یه کم دیر رسیدم و رفتم طبق معمول ردیف اول نشستم پیش دوستم و دوستم پرسید چرا دیر رسیدی و منم گفتم هلی کوپترم یه کم دیر نشست رو سقف نهضت و دیگه معلمم که شنید کم نیاورد و بحث هلی کوپتر وسط کشیده شد

اصن من موندم چطور این کوالا تنبلی رو کنار گذاشته و سوار بالگرد شده

ولی میدونی چی دنیای بچگی ما رو پر میکرد و حال و هوای هواپیما رو به ما میداد ؟؟؟

اون موشکایی که با کاغذ درست میکردیم و لذت می بردیم از بازی کردن با اونا !!!

ولی از همه قشنگتر و نوستالژیک تر " جیمبو " ی عزیزمه که دوسش دارم خیلی زیاد ^_^

ولی خب از همه اینا که بگذریم من الان میخوام بال یه هواپیما رو واستون تحلیل کنم !!!

بال هواپیما شکلی داره که به لحاظ علمی به اون میگیم " فویل "

در اثر برخورد سطح این فویل با جریان سیال دو دسته نیرو مورد بررسی قرار میگیرن که یکیشون نیروی درگ یا مقاوم در برابر حرکته و اون یکی نیروی لیفت یا همون نیروی بالا برنده ست !!!

تئوری فویل یا همون  Foil Theoryبرای فویل های باریک Thin بصورت زیر بررسی میشه !!!

اگه تابع امگا معرف میدان جریان ما باشه میتونیم اینجوری حسابش کنیم :

که داخل این رابطه C طول کرد یا همون Chord Length هستش که فاصله دو لبه فویل محسوب میشه و 'x محل المان ورتکسی که تولید کننده سرعته و x هم که محل سرعت القایی تولید شدست !!! گاما هم توزیع ورتیسیته روی فویله !!!

ناگفته نمونه که به زاویه ای که جریان سیال با سیال برخورد میکنه زاویه حمله میگن که با آلفا نشون میدن و این رابطه زیرو میشه بنویسیم !!!

حالا با استفاده از روابط هندسی میشه جای x رو با عبارت پایین جایگزین کرد !!!

که حالا میشه معادل انتگرالی بالا رو با روشای مرتبط با خودش برای گاما حل کرد و به عبارت زیر رسید !!!

که تو روابط بالا ضرایب مربوطه این شکلی میشن !!!

بر اساس تئوری کوتا-ژوکوفسکی کل نیروی لیفت حاصل شده از رابطه زیر محاسبه میشه !!!

ضریب لیفت هم که صرفا با درنظر گرفتن دو جمله سری فوریه این شکلی میشه !!!

خب دیگه فک کنم واسه الانتون بس باشه !!!

واسه تئوری فویل خیلی میشه حرف زد که خب من خیلی ضرورتی نمی بینم که مغز شما رو متشنج کنم

۵۷ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

قدم هایی بر ابر خیال !!!


ماجرای زندگی من با ابر شروع نشده بود که بخواد با ابر تموم شه ولی خب بعضی وقتا آدم چیزایی می بینه که براش قشنگ جلوه میکنن مث همین ابر کوچولوی قشنگ بالای صفحه !!!

که من طی دوران زندگیم باهاش خاطره زیاد دارم و از دیدنشون تو آسمون و دقت به حرکتشون لذت می بردم ولی امان ازون روز که بشینی به شکلای مختلفشون هی نیگا کنی و نیگا کنی و نیگا کنی !!!

اون وقته که می بینی همچین شکلای جالبی بینشون دیده میشه مث این !!!

یا مثلا حتی این :

که منو یاد عقاب طلایی و پسر کوهستان و پپرو میندازه

ممکنم هستش که بعدا دو نفری دراز بکشید و به ابرا نیگا کنید !!!

بعضی ابرا قیافه باحالی دارن مث این یکی که داره میگه "سلام علیک بچه ها" ( با لحن خاله شادنه بخونید)

خانواده هایی هم هستن که دوس دارن طرح اتاق بچشون آسمونی باشه !!!

البته این وسط افرادی هستن که از رعد و برق میترسن و در میرن ازش !!!

یا حتی بعضیا از سایه ناشی از ابرا بدشون میاد !!!

ولی بازم من دوسشون دارم !!!

البته تکنولوژی این روزا اینقد پیشرفت کرده که یه جای گرم و نرم ابری به این شکل میسازن تا یه همچین دختر بچه نازی بره روش بخوابه !!!

همه بحث ما اینجا تموم نمیشه ها

یادمه خیلی قدیما یه لفظیو زیاد میشنیدم و اونم "ابرصفحه" بود و به علت اینکه اون وقتا بچه بودم به شکل زیر تلفظ میکردم ABR SAFHE

بعد که اومدم اکابر و نهضت سواد آموزی دیدم که بله ABR SAFHE نبوده و ABAR SAFHE بوده و منم حسابی کیف کردم

ماجرای این موضوع از مبحث فوق العاده قشنگ و بسیار مسخره " جبر خطی " شروع میشه که فک کنم شما جوونای امروزی توی دانشگاهای سوسولیتون بخونین

توی این مبحث مجموعه Rn رو که حاصلضرب دکارتی خود مجموعه R تو خودشه به اندازه n بار هستش که البته ناگفته نماند که ضرب دکارت با ضرب معمولی فرق داره !!!

با در نظر گرفتن 8 تا خاصیت مشخص برای این مجموعه میگیم که Rn یه فضای اقلیدسی محسوب میشه و همچنین یه گروه آبلی هم هستش !!!

یکی از تعریفای پایه ای و نسبتا مهم توی این مبحث بحث زیر فضای مستوی هستش که میگه زیرفضای غیرتهی از Rn مث S زمانی مستوی هستش که مسطح باشه یا به بیان خیلی ساده برای هر 2 نقطه دلخواه مث aوb تمام نقاط خطی که که این دو تا نقطه رو به هم وصل میکنه روی S واقع شده باشه !!!

و حالا اگه زیر فضا شامل نقطه صفر هم باشه بهش میگن زیر فضای خطی که خاصیتای زیرو داره !!!

مث صفحه XOY که همه شما تو درس ریاضیات مدرسه باهاش آشنا شدید !!!

تعریف صفحه توی جبر خطی با اون چیزی که قبلا احتمالا دیدید یه کوچولو فرق داره و معادله صفحه رو به شکل تعریف میکنن !!!

که قسمت چپ اینطور خونده میشه !!!

a به اضافه ابروی A و B

t و s هم که تو معادله مربوطه پارامترای صفحه هستند !!!

بعد از ازون میریم سراغ بحث استقلال خطی و وابستگی خطی

اگه n تا بردار با اسمای V1 تا Vn داشته باشیم که متعق به فضای Rn باشند و اگه بتونیم اثبات کنیم که از تساوی زیر الزام صفر شدن همه لامداها استنتاج میشه اون وقت میگیم که همه این بردارا استقلال خطی دارند!!!

البته بحث بالا واسه توابع هم بررسی میشه و واسه اونا اومدن یه راه ساده رو پیش گرفتن و اونم استفاده از دترمینان رونسکین Wronskian هستش که به صورت زیر تعریف میشه !!!

دقت کنید که مخالف صفر بودن دترمینان مستقل خطی بودن توابع رو نتیجه میده !!!

خب دیگه فک کنم بس باشه دیگه !!!

وگرنه اگه بخوام ادامه بدم بحثایی مث Span و پایه و dimension و  kernel و این جور چرت و پرتا هم وجود داره!!!

البته در ابتدای کار شاید مباحث مسخره و به درد نخور به نظر بیاد ولی کسایی که مهندسن مثلا میدونن که توی مباحث نظری ریاضیات مهندسی پایه و معادلات دیفرانسیل پایه جبر خطی مخصوصا بخش استقلال خطیش و دترمینان رونسکین چقد مهمه !!!

۵۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

مرغ همسایه گاوه :)))

کلا من و همسرم ماجرا زیاد داریم با هم !!! حالا اینکه ربطش به این مطلب چیه رو اگه یه کم صبر کنید میفهمید !!!

من کلا موندم که چرا یه عمره تو ایران میگن " مرغ همسایه غازه " !!! آخه این غاز بیچاره چیکار کرده با این قیافه معصومش !!!

والا با این گرونی گوشت گاو باید بگیم "مرغ همسایه گاوه"

البته این مشکل من با مرغ مربوط به الان نیستا !!! کلا من و مرغ از بچگی آبمون با هم تو یه جوب نمیرفت !!! البته همسر گرامم میدونه من مرغو فقط با "طبخ" خاصی میخورم که خودش میدونه ( برای کسب اطلاعات بیشتر با همسر بنده در صورت دسترسی تماس حاصل فرمایید  )

کلا وقتی میشینم به مرغ فک میکنم خیری توش نمی بینم !!! یه مدت میگفتم خب تخم مرغ که میخورم و باید مرغ باشه که اونم باشه ولی کاشف به عمل اومد بوته تخم مرغم وجود داره !!!

البته خوبه این مرغ بود تا کشور زیر حاشیه ی مرغی بره و مرغ و خروسا لذت ببرن از قیمت بالای مرغ

البته اون وقتا که بچه بودند گوگولی مگولی بودن و منم دوسشون داشتم !!!

 ولی کلا اون زمان که قیمت مرغ بالا نرفته بود مرغا بیکار روزگار بودن عین من و هی کف زمین ولو بودن !!!

ولی همچینی که قیمتشون رفت بالا رفتند تو کار بورس و بازار و این بچه بازیا !!!

البته خب بعضیاشون جنبه نداشتند و از این افزایش قیمت وحشت کردند !!!

البته خب حقم داشتند !!! اگه یکی منم اینجوری میگرفت و تهدیدم میکرد منم شاکی میشدم !!!

ولی کل این بحثا و ربطش به من و همسرم توی این نکته بود که میگن مرغ یه پا داره یا شاید خروسم یه پا داره !!!

بعضا گفته میشه من لجبازم که این نکته خیالی خام بیش نیست

وقتی بحث "مرغ یه پا داره" وسط اومد یاد این افتادم که روی یه پای مرغ داره فشار میاد و یاد بحث کمانش ستونها افتادم که فقط در ارتباط با ستونهایی رخ میده که تحت فشارن !!! البته فشار روحی عاطفی نه ها  

وقتی که یه ستون تحت فشار قرار میگیره تا یه حدی از فشارو تحمل میکنه و بعدش شروع میکنه به خم شدن که به اون بار حدی میگن بار بحرانی !!! البته فک کنم همتون اینو تست کردین که وقتی یه تیکه چوبو از دو طرف فشار میدین از یه جایی به بعد شروع میکنه به خم شدن تا بشکنه !!!

با توجه به شرایط تکیه گاهی برای هر ستون یا المان تحت فشار یه طول موثر تعریف میشه که توی جدول زیر یه سری از حالتای ساده با بار بحرانی و طول موثر می بینید !!!

البته اگه یه تیر زیگلر به فرم زیر تعریف کنید و بخواید اونو آنالیز کنید داریم که :

که در فرم خطی معادله این شکلیه !!!

و با حلش داریم که !!!

البته خیلی با ریزه کاریاش کاری نداشته باشین



خاطره نوشت :

من خودم به شخصه با این نوعش خیلی آشنام آخه خونه قدیمی مامان بزرگم هنوزم توالتش اینجوریه و اصن قدیما که میرفتیم داخلش وحشت میگرفت منو بخصوص که همیشه هم توش سوسک پیدا میشد

۳۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

شیکموئم شیکمو صورتم مثل هلو :)))

شیکموئم شیکمو , صورتم مث هلو

اصن من تو کار خودمون پسرا موندم !!!

خب قیافه من وقتی بچه بودم مث شکل پایین بود

الانم که زیاد میخورم این شکلیم

ولی واقعا من تو کف اینم که چطور پسرا انقد به غذاهای خوشمزه علاقه دارن !!!

یادمه دوستم میگفت من برام مهمه که همسر آیندم آشپزیش خوب باشه

امروزم تو مترو یه پسره داشت با تلفن صحبت میکرد که یهو شنیدم که گفت :

" شما آشپزیت خوبه ؟؟؟ "

تازه فهمیدم ما پسرا چیقده شیکموئیم !!! خب چیکار کنم



تذکر نوشت :

ای دخترانی که به وبلاگ من می آیید، از همین امروز به فکر آشپزیتان باشید !!!


حالا از من گفتن بود بعدا نگی نگفتی


در ضمن خودم کلاس آموزش آشپزی براتون میذارم بصورت تضمینی


۵۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

من و دخترا و دیگه اصن یه وعضی !!!

ماجرا ازون جایی شروع میشه من از دار دنیا 2 تا دختر عمو دارم یکیشون از دستم حرص میخوره و اون یکی هم من از دستش حرص میخورم 

اصولا خوشم میاد یه کم این دختر عمومو اذیت کنم و هی بهش بگم پاشو برو ریاضی بخون ولی بحث سر دختر جماعته و میخوام این دفه دخترا رو یه کوچولو آنالیز کنم !!!

دخترا اولش که بدنیا میان در ظاهر با مزن مث این یکی !!!

وقتی که بزرگ میشن باید یه کادو بهشون بدی تا بخندند و آروم باشن !!!

دخترا هم که عشق عروسکن و بهتره دستشون عروسک بدی تا لذت ببرن !!!

بعضیاشونم که کلا سر خوشن از بچگی و هر کاری که میکنن میخندن !!!


جالبی کار اینجاست که دخترا بزرگم که میشن بازم باید یه طوری خودشونو شاد نگه دارن مث این یکی که با تاب خودشو سرگرم میکنه !!!

ازینا که بگذریم دخترا همچینم همیشه خوشحال نیستن و سابقه عصبانیتشون برمیگرده به دوران خیلی گذشته مثلا اون زمان که بعضیاشون دزد دریایی بودن !!!

یه مدتم که کشاورز بودن و وقتی عصبانی میشدن دیگه معلوم نبود چه بلایی سرت بیارن !!!

اما امان ازین دخترای الان که دیگه وقتی عصبانی میشن دیگه اینقد جوش میارن که بهتره از جلوشون در بری چون معلوم نیست چه بلایی سرت بیارن 

حالا همه چی ازین جا شروع میشه که دخترا وقتی عصبانی میشن دیگه رنگشون عوض میشه و داغ میکنن و دیگه اصن یه وعضی !!!

پدیده جالبیه ها که بیای کاری کنی که خون دخترا به جوش بیاد و از همه جالبتر تحلیل خون جوش اومده اونا و بررسی و آنالیز مباحث انتقال حرارته !!!

ما توی اکابر خوندیم در حالت کلی 2 نوع سیال نیوتنی و غیر نیوتنی داریم !!!

سیال نیوتنی سیالی هستش که ویسکوزیته یا لزجت یا گرانروی اون مستقل از نیروی وارد شده به اونه ولی سیال غیرنیوتنی وابسته خاصی به این مساله داره و با گرادیان سرعت تغییر میکنه !!!

اکثر سیالاتی که ما باهاشون سروکار داریم نیوتنی هستند مث آب و هوا ولی بعضی سیالات مث سس گوجه فرنگی یا خون سیال غیر نیوتنی هستند و نحوه آنالیزشون متفاوته !!!

ما اینجا داریم در مورد خون دخترا حرف میزنیم اونم وقتی که خونشون به جوش میاد 

چیزی که مهمه بدونیم اینه که در دمای معمولی بدن ینی 37 درجه برای یه دختر سالم ویسکوزیته خون چیزی در حدود 0.003 پاسکال ثانیه است ولی وای به حال اون زمانی که دخترا عصبانی بشن و دمای خون داخل رگاشون از 37 بزنه بالاتر

ازون جایی که رگ های خونی یه ظاهر سیلندری داره  میشه اونا رو به صورت یه سیلندر الاستیک یا کشسان مدل که دارای خواص فیزیکی خاص هستند و البته میشه گفت که میانگین قطر رگها چیزی در حدود 2 میلیمتر یا کمتره و ضخامت اونا هم چیزی در Order اپسیلون لحاظ میشه و این قابلیتو دارن که مقداری از گرمای موجود در خون رو از خودشون عبور بدن به عضلات و سایر اعضا برسونن !!!

اگه K ضزیب انتقال حرارت رگ باشه و h هم ضریب انتقال حرارت جریان خون داخل رگ باشه میزان انتقال حرارتی که از خون به لایه خارجی رگ در حالت یک بعدی منتقل میشه از رابطه پایین حساب میشه !!!

اینم شکل یه مقطع رگ که r1شعاع داخلی اون و r2 شعاع بیرونیه که البته در حد اپسیلون با شعاع درونی فرق داره !!!

T1 دمای خود خون و  T2 هم دمای سطح خارجیه رگه !!!

البته این فرایند لزوما در حالت Steady State نبوده و با گذشت زمان و به همچنین ضخامت کم رگ دمای خون و دمای سطح خارجی رگبه یه تعادل میرسن و بعد از اون انتقال حرارت اون ناحیه به صفر نزدیک میشه !!!

حالا اگه بتونی خون یه دخترو بیشتر به جوش بیاری حرارت بیشتری گرفتی 

البته در مورد خون باید بگم که میزان هماتوکریت خون که همون ذرات غیر پلاسمای خون هستند هم تو میزان ویسکوزیته خون موثره !!!

در حالت معمول میزان هماتوکریت خون در مردا بیشتر از خانوماست و این ینی خون مردا لزجت بیشتری داره و خونشون پر رنگتر از خانوماست 

اینم نمودار تقریبی میزان تغییرات ویسکوزیته خون بر حسب هماتوکریت خون !!!

برای آنالیز جریان سیال داخل سیلندر معمولا میان سراغ معادلات ناویراستوکس زیر :

و همچنین مهمه که معادله انرژی رو هم در نظر گرفت :

و باز هم باید بگم که معادلات ممنتوم و معادله انرژی و معادله الاستیسیته و بقای جرم همزمان حل بشن!!!

برای بررسی جریان خون داخل رگ روابط زیر رو میشه برای تنش برشی لحاظ کرد که البته تنها رابطه موجود نیست !!!

 لایت هیل اومد لایه مرزی رو به صورت زیر لحاظ کرد که در نهایت به پروفیل سرعت پایین مارو میرسونه !!!

دیگه فک کنم تا همی جاشم خیلی خیلی خیلی حرف زدم و کلی جای بحث مونده در مورد خون !!!

۴۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
آلبرت کبیر

مغزهایی با کفش های کتانی !!!


شاعر میگه :

چو مغزی به درد آورد روزگار ///// دگر مغزها را نماند قرار

من که در مورد فرار مغزها چیزی نشنیدم، امیدوارم شما هم چیزی نشنیده باشید

اگه هم شنیدید زیاد جدی نگیرید چون اصن یه درصدم واقعیت نداره !!! به جون سیبیلای هیتلر راس میگم مغزا هم دل دارن خب !!! فقط واسه تفریح میرن پاتایا

البته اگه بشینی انواع این مغزا رو بررسی کنی به چیزای جالبی میرسی !!! ینی بهتره اینطوری بگم که مغز ما آدما متناسب با وجود خارجی خودمونه

مثلا مغز اونایی که بدن سازی میرن این شکلیه !!!


اونایی هم که ورزش سالمو انتخاب میکنن مغزشون این شکلیه !!!

بعضیا هم که اهل گلف بازی کردنن همچین مغزی دارن !!!

اینم از مغز بچه ها موقع کارتون دیدن و شادی !!!

مغز معلما هم که از بس درس دادن عینکی شده


این پایینی هم مغز منه اون وقتی که یه ایده میزنه به سرم و میام اینجا و مخ شما رو تحت تاثیر قرار میدم

خب برگردیم سر کار خودمون ینی همون فرار مغزا و این جور چیزا !!! یادمه رسانه ملی اعلام کرد سالانه حدود ۱۵۰ هزار نفر از نخبه های کشور، از ایران میرن ( من که نفهمیدم این آمار و این همه نخبه از کجا اومدن یهو ولی خبر مسرت بخشی که به گوش خورد این بود که بین همه نخبه هایی که از ایران رفتن منو پیدا نکردن و خیالشون راحت شد من هنوز ایرانم )
البته اینم گفتن که هر نخبه که فرار میکنه حدود ۱ میلیون دلار به کشور ضرر وارد میشه و منم هدفم از نرفتن همین حفظ ارزش و سرمایه ملی درون کشوره و نه چیز دیگه
این فرار کردنا خیلیم چیز پیچیده ای نیستا !!! مثلا ممکنه روز عروسیت در بری

یا حتی مثلا موقع خوردن باشی و در بری !!!

البته فرار کردن دیگه سن و سالم نمیشناسه و ممکنه مث این حاج خانوم در حال فرار باشی !!!

خیلی از این فرار مغزا هم از زمانی شروع شد که خیلی از جوونا کارتون فرار مرغا رو دیدن !!! باور کن



با چندتا از مورخین و استادا هم که بحث شد دیدم این فرارا سیر تاریخیش برمیگرده به افلاطون جونم و یونان باستان

۴۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
آلبرت کبیر